<

بزرگترین تولید کننده در زمینه نرده حفاظ ساختمان است که از سال 1386 فعالیت خود را ابتدا با ساخت و نصب حفاظ های دیوار در تهران و کرج آغاز کرد و پس از آن انواع حفاظ پنجره ضد سرقت و درب و حفاظ های بالکن و تراس در طرح های ساده و فرفورژه و درب آکاردئونی و حفاظ های دیواری

date fruit britannia
شنبه ۰۱ اردیبهشت ۰۳

date fruit britannia

date fruit britannia

خرمای شاهانی

۷۳۸ بازديد

خرمای شاهانی(shahany):خرمای شاهانی به طور کلی دومین خرمای مهم ایران است . میوه آن کشیده ودارای نوکی باریک است ورنگ آن قهوه ای روشن می باشد.خرمای شاهانی نام های متفاوتی دارددر میناب شاونی، در فیروز آباد شونی و در حاجی آباد بندر عباس به نام خورک شانی نامیده شده است خرمای شاهانی یکی از مهمترین و فراوانترین ارقام خرمای جهرم میباشدو حدود 95 درصد از نخلهای جهرم (یکی از مهمترین شهرهای خرما خیز فارس ) را شامل می شود.شهرستان جهرم با دارا بودن بیش از 6 هزار هکتار باغ خرما یکی از قطب‌های مهم  تولید خرما در کشور است که سالانه بیش از 40 هزار تن خرمای شاهانی از باغ‌های آن برداشت می شود.

 مزایای خرمای شاهانی: مقادیر کلسیم، فسفرو آهن در خرمای شاهانی به مراتب نسبت به خرمای مضافتی و حلاوی بیشتر  می باشد .همچنین قیمت این نوع خرما بسیار مناسب تر از گونه های دیگر خرما مثل پیارم وزاهدی است.این نوع خرما جزءخرماهای نرم است اما به صورت خشک هم برداشت میشود.خرمای شاهانی به علت شیرینی زیاد وخوش رنگی خرمای آن، مصرف داخلی فراون دارد.خارک این رقم نیز شیرین است و مقداری از محصول شاهانی به صورت خارک به مصرف می رسد.

مشکلات خرمای شاهانی:خرمای شاهانی به دلیل داشتن شیره زیاد امکان ترش شدن ان زیاد است و حتما باید در سردخانه یا یخچال نگهداری شود وبه همین دلیل به عنوان یکی از ارقام خرمای صادراتی برای صادرات طرفداران زیادی ندارد.

فروش بک لینک تضمینی با کیفیت قوی برای افزایش رتبه وب سایت مناسب برای سئو کار های حرفه ای ، افزایش سریع رتبه وب سایت
جامع ترین اطلاعات مشاغل شهر اصفهان در سایت نیازمندی های اصفهان، ثبت آگهی در این سایت رایگان است
بانک اطلاعات مشاغل

مقایسه شیره خرما به روش صنعتی و سنتی

۷۲۴ بازديد

مقایسه شیر خرما صنعتی و سنتی: شیره خرما به دو روش تهیه میشود در روش اول به شکل صنعتی و در کارخانه ها و در روش دوم به صورت سنتی در نخلستان ها که یا خرما را با مقداری آب داخل دیگ ریخته و روی حرارت می گذارند و یا در حوض های سیمانی تحت فشار قرار داده و با توجه به گرمای شدید هوا در جنوب شیره خرما استخراج شده و اززیر حوض سیمانی یا سبد حصیری خارج می شوند البته هردومورد مزایا و معایبی دارند که به اختصار بیان می داریم :در تهیه شیره خرما در روش صنعتی خرما ها را ابتدا شسته و ضد عفونی می کنند و پس از جدا سازی هسته و کلاهک در دیگ های بزرگ ریخته و در خلا و با حرارت کم شیره آن را استخراج می کنند بنابر این دراین روش به صورت بهداشتی عمل شده و این نوع شیره کاملا عاری از هرنوع باکتری می باشد علاوه بر این در روش صنعتی شیره خرما را در حرارت پایین بدست می اورند به همین دلیل ویتامین های آن ازبین نمی رود ولی در روش سنتی مسئله بهداشتی بودن آن تا حدی دچار تردید است و همچنین چون خرما در معرض حرارت زیاد قرار می گیرد ویتامین ها و انزیم های موثر آن ازبین میرود .بعلاوه .شیره خرماهایی که به روش صنعتی تهیه می شوند به دلیل اینکه در معرض حرارت کمتری قرار میگیرند رنگ روشن تر و شفاف تری دارند در حالیکه شیرخرماهای سنتی تیره رنگ تر هستند غلظت شیره خرماهای صنعتی بسیار بیشتر ازنوع سنتی آن است به طوریکه شیره خرما صنعتی را به سختی میتوان با قاشق برداشت ولی شیره خرما سنتی رقیق تر است و صد البته مواد قندی و مغذی آن به مراتب کمتر از نوع صنعتی آن می باشد.البته لازم به ذکراست که تمام کارخانه ها شیره خرمای با کفیت تولید نمی کنند و هستند کارخانه هایی که شیره خرمای تولیدشده آن بسیار نامرغوب و رقیق است و از کیفیت پایینی برخوردار هستند

انواع‌ خرما‌ی ایران

۶۸۵ بازديد

‌انواع خرمای ایران به نام های زیرمعروف شده‌اند:

1-خـرما سـایر:که بیش از 90 درصد خرمای مناطق خرما خیز خوزستان از این نوع میباشد.

2-خرمای شاهانی:ایـن خـرما مرغوبترین نـوع خرمای ایران و قسمت اعظم محصول‌ خرمای‌ جهرم‌ را تشکیل میدهد.

3-خرمای کیکاب:بیشتر‌ خرمای مناطق‌ کازرون‌ و بوشهر و بندر لنـگه ازاین نوع میباشد.

4-خرمای مضافتی:تمامی محصول خرمای مناطق ایرانشهر و خاش و درحدود یک ثـلث خرمای بم و نرماشیر را ایـن نـوع‌ خرمای‌ شهددار‌ تشکیل میدهد.

5-خرمای ریس:قسم اعظم محصول خرمای براوان‌ را‌ تشکیل میدهد.

6-خرمای مردار سنک:قسمت اعظم خرمای میناب از این نوع است.

7-خرماهای خاروک و حلوزار که بیشتر در بم و نرماشیر موجود است علاوه‌ بر‌ انواع‌ مشروحه انـواع خرمای دیگری نیز کم‌ و بیش در نخلستان‌های کشور وجود دارد که‌ از نظر نداشتن اهمیت اقتصادی از ذکر اسامی آنها صرفنظر میشود.

مهمترین نوع خرمای استان خوزستان«خرمای سایر»است که دارای دانه های‌ متوسط‌ به رنگ قرمز و کم‌شهد و برای صادرات مناسب است.

چون نـوع خـرمای شاهانی بسیارخرمای‌ شاهانی‌ دارای دانه‌های بزرک،قهوه روشن متمایل به طلائی دارای شهدمتوسط خوش‌طعم و خوش‌عطر و کشیده میباشد و برای بسته‌بندی با‌ هسته‌ و بدون هسته‌ بسیار مناسب میباشد.خرمای کیکاب دارای دانه‌هائی بزرک قهوه ای رنگ هستند.

خرمای مضافتی کـه‌ مـهمترین‌ انواع خرمای‌ استان کرمان است یکی از مهمترین انواع خرمای ایران میباشد که دارای دانه‌های بزرک گوشت‌ دار سیاه‌ رنگ پرشهد‌ و خوش‌طعم‌ و خوش‌عطر میباشد.

نوع پیاران دارای دانه‌های بزرگ سیاه‌ رنگ و پرشهد میباشد.

از نظر شکل‌ و جنس نیز خرما‌ را به انواع‌ زیـر تقسیم میکنند.

1-از نظر همرنگ بودن

الف-(واقعا همرنک)به خرمائیگفته میشود‌ که‌ بیش‌ از 85 دانه از 100دانه آن دارای رنک مخصوص خرما سایر باشد و 15‌ درصد‌ بقیه رنکتیره‌تر از رنک مخصوص سایر دارند.

ب-(همرنک)به خـرمائی گـفتهمیشود کـه 80‌ دانه‌ از‌ 100 دانه آندارای رنک مـخصوص نـوع سـایر باشدو 2 درصد بقیه رنک تیره یا روشن‌تر ازرنک‌ مخصوص‌ سایر را دارند.

ج-(نسبتا همرنک)بخرمائیگفته میشود که 70 دانه از 100‌ دانهآن‌ دارای‌ رنک مـخصوص خـرمای نـوعسایر باشد و 30 درصد بقیه میتواند رنکتیره‌تر یا روشن‌تر از رنـگ مـخصوص‌ سایر را‌ داشته‌ باشد.

2-از نظر اندازه:

الف-(واقعا هم‌اندازه)به خرمای باهسته‌ای گفته میشود که حد‌ اقل‌85/از دانه از 100 دانه آن اندازه مخصوص خرمای نوع سـایر را داشـته بـاشد.

ب-(هم‌اندازه)بخرمای‌ باهسته‌ و بی‌هسته‌ای گفته میشود که حد اقل 80 دانه از 100 دانـه آن اندازه مخصوص‌ خرمای‌ نوع سایر را داشته باشد.

ج-(نسبتا هم‌اندازه)بخرمای باهسته‌ و بی‌هسته‌ گفته‌ میشود که حد اقل 70 دانه از 100‌ دانه‌ آن اندازه مخصوص خرمای نـوع سـایر را داشـته باشد.

3-از نظر خوبی جنس:

الف-(خرمای واقعا‌ خوب‌)بخرمائی گفته میشود که از نظر‌ رشد‌ کـاملا رسـیده باشد‌ و کاملا‌ خوش‌گوشت‌ باشد یعنی گوشت به اندازه کافی داشته باشد‌ و رشدطبیعی‌ خود را طی کرده باشد.

ب-(خرمای خوب)به خرمائی گـفته مـیشود کـه رسیده بوده‌ و گوشت‌ آن رشدطبیعی خود را تا حد‌ خوبی کرده باشد.

ج-(نسبتا‌ خـوب‌)بـه خرمائی گـفته میشود که میوه آن‌ نسبتا‌ رسیده و خوش گوشت باشد.

مقدار مصرف خرما در کشور

مقدار مصرف و مـوجودی سـالیانه خـرمای کشور‌ بشرح‌ زیر است:

کل تولید ایران‌308‌/000‌/ تن

کسر میشود‌ صادرات‌28/000/ تن

موجودی‌ در‌ کشور336/000/ تـن

بـاتوجه موجودی خرمای کشوردر سال 1345 و براساس 23 میلیون جمعیت هر‌ فرد‌ ایرانی در سال مزبور21/1 کیلو‌ خـرما‌ مـصرف کـرده‌ است‌ که البته‌ در تمام کشور یکسان‌ نیست:در نواحی خرماخیز  مصرف هرفرد درحدود 29 کیلو است

خوراک هایی که با خرما درست میکنند

۶۱۱ بازديد

خوراک های متنوعی با خـرما مـی‌سازند که مهمترین آنها بدین گونه نامیده میشود:

بدو = حلوا‌ خرما‌ bodve،گندم شنبری canbari،حـلوا کـرد halva kard،خرما بریز beriz،کلومبا kolomba،رب rob،برنج دشـو doco،رنـگینک ranginak،پسـک pesak،آسید asida،ترکی terki،بـسیسه besise،شـوله خرما‌ cole‌،کم چه یـا خـرما ترک kamce،یا آردبیز،خرما بانان،سیلو،تاپو

1- شوله خرما یا آردبیز cole = ardbiz :

ابتدا خرما را از هـسته جـدا میکنند و داخل یک ظرف بزرگ‌ ریـخه‌ بـا دست آنـرا له مـیکنند و بـعد داخل یک پارچه بـزرگ سفید ریخته و باصطلاح لک‌بیز (lakbiz) می‌کنند

یعنی فشارش می‌دهند تا شیره‌اش خارج شود سپس شیره خـرما را بـا کمی‌ آرد‌ و روغن‌ و آب مخلوط کرده میجوشانند تـا‌ آمـاده‌ خـوردن‌ شـود.

2- بـدو bidve یا حلوای خـرما:

ابـتدا مقدار 2 کیلو خرما را با ربع کیلو روغن حیوانی میجوشانند تا هسته آن جدا‌ شود‌ و باصطلاح‌ بر bor بـخورد و نـرم شـود.

درحین جوشیدن خرما‌ را‌ با «اسم osom» (کفگیر) زیـرورو مـیکنند بـعد هـسته را جـدا مـیکنند و شیره خرما را میگیرند و سفال safal (تفاله) خرما‌ را‌ بیرون‌ میریزند سپس مقداری آرد را بو میدهند باضافه مقدار لازم‌ آب به مواد بالا اضافه میکنندو میگذارند جوش بخورد و سفت شود بعداز ایـنکه سفت شد داخل ظرف میریزند‌ و روی‌ آن‌ روغعن سرخ کرده میدهند و میگذارند سرد شده و بعدأ میخورند، حلوای خرما‌ هرچه‌ سردتر باشد خوش‌مزه‌تر است.

قسمت بالائی دیواره مرمرین دور مزار

کتیبة سـنگ قـبر ممتاز محل

3- گندم‌ شنبری‌ canbari‌ :

شنبری گیاهی است محلی که دانه‌های زرد بزرگ دارد ابتدا دانه‌های شنبری‌ را‌ درآب‌ خیس کرده مقداری هم نخود و گندم خیس میکنند بعد شنبری و نخود و گندم را با‌ هـم‌ مـیجوشانند‌ و مقدار لازم شیره خرما را بآن اضافه میکنند و میگذارند بپزد.

4- حلوا کرد holva kard‌ :

ابتدا‌ مقداری آرد گندم را خمیر میکنند و بعد بمقدار لازم آب و شیره خرما بآن‌ اضافه‌ میکنند‌ و مـیگذارند بـجوشد بعد ازآن حلوا را داخل ظرف ریـخته و روی آنـرا صاف میکنند و باچاقو‌ میبرند‌.

5- کم‌چه یا خرماترک kamce,tarak :

ابتدا مقداری آرد را با روغن سرخ میکنند و کمی‌ دارچین‌ بآن‌ اضافه میکنند هسته‌ های خرما را جدا کرده و بآن اضافه مـیکنند.

 

6- رنـگینگ ranginak :

ابتدا هسته‌های خرما‌ را‌ درآورده بـعد دانـه‌های سر خرما را به صورت عمودی و کنار هم توی‌ ظرف‌ می‌چینند‌ و شکر آب کرده روی آن میریزند،‌مقداری آرد را توی روغن سرخ میکنند و روی خرما‌ میریزند‌ بعد‌ با دارچین نقش و نگارهای مورد نظر را روی آن بوجود میآورند.

7- آسـید‌ asida‌ :

ابـتدا مقداری خرما را داخل آب پنج penj میزنند و هسته آنرا بیرون میآورند و بعد درآبکش (toros‌-pela‌) شیره‌اش را میگیرند و تفاله (tolaf) آن در ظرف باقی میماند شیره آنرا‌ در‌ دیگ می‌جوشانند و مقداری روغن و آرد به آن‌ اضافه‌ می‌کنند‌ و می‌جوشانند تا غـلیظ شـده و بپزد بـعد ته‌ یک‌ ظرف را چرب کرده و آسید را توی آن می‌ریزند سرد که شد با‌ کارد‌ می‌برند این غذا را پتـی‌ Peti‌ (خالی) یا‌ با‌ نان‌ میخورند.

8- ترکی Terki :

ابتدا هسته‌های خرما‌ را‌ درمی‌آورند بـعد کـمی آرد و روغـن و دارچین به آن اضافه می‌کنند و می‌گذارند بپزد‌ خنک‌ که شد می‌خورند.

9- بسیسه besise :

ابتدا‌ هسته‌های خرما را ازآن‌ جدا‌ مـی‌کنند ‌ ‌بـعد مقداری آرد گندم‌ را‌ سرخ می‌کنند و لجن Lajena و زنجبیل و دارچین و شکر و بابونه اضافه کرده و می‌گذارند تـا بـپزد‌.

10‌- خـرما با نان:

ابتدا به مقدار‌ ربع‌ کیلو‌ خرما را آماده‌ کرده‌ هسته‌های آن را جدا‌ می‌کنند‌ و شیره‌اش را می‌گیرند ایـن شیره را در خمیر نان می‌ریزند و بعد با آن نان‌ درست‌ می‌کنند.

11- پسک Pesak :

ابتدا هسته‌های‌ خـرما‌ را درآورده‌ سپس‌ مقداری‌ آرد گـندم را بـو‌ داده با خرمامخلوط می‌کنند و روغن داغ روی آن می‌ریزند سرد که شد می‌خورند.

12- خرما‌ تاپو‌ tapu :

وقتی خرما کاملأ خشک شد‌ ابتدا‌ هسته‌های‌ آنرا‌ درآورده‌ و روی آن زنجبیل‌ کوبیده‌، دارچین، زیره، کنجد،‌خسرودار می‌ریزند و یکروز جلوی آفتاب مـی‌گذارند بعد مواد فوق را داخل تاپو tapu‌ یاخمره‌ خم‌ ( xoma یا منکل mankal ) می‌ریزند و با دست‌ فشار‌ میدهند‌ که‌ پائین‌ برود‌ و فضای خالی بین آن نباشد و سرآن را می‌بندند و می‌گذارند برای زمستان. خرماتاپو غذای زمستانی روستائیان جـنوب اسـت،‌این غذا را با نان یا ارد arde یا سفیدی‌ lorak می‌خورند.

اول ماه آرمه دوشابی را روی محتویات خرما میریزند بطوریکه تمام خرما در شیره غرق شود بعد در خمره را با گل بسته و یکماه بعد ازآن استفاده می‌کنند‌.

13‌- لورک (lorak) :

شـیر را تـوی خیگ میزنند بعد آنرا روی چاله گرم می‌کنند و بعداز اینکه خنک شد توی کیسه سفیدی می‌ریزند تا آبش برودو بعد که سفت شد با‌ خرما‌ تاپو می‌خورند.

14- ارم دشابی arme-dosabi :

آرمه دوشـابی را اول سـرما (تقریبأ برج عقرب «آبان») درست می‌کنند ابتدا مقداری خرما را در‌ دیگ‌ (Patil) ریخته با آب می‌جوشانند‌ تا‌ اینکه تمام شیره آرمه درآب حل شود سپس آنرا با گونی صاف کرده و تفاله آنرا مـج (moj) گـرفته (تـفاله را به حیوان میدهند) و باز‌ شـیره‌ را مـی‌جوشانند تـا تقریبأ‌ یک‌ چهارم آن باقی بماند و غلیظ بشود این شیره را روی خرما تاپو می‌ریزند.

15- خرتوت (xara tota) :

خرما را قبل ازاینکه به مرحله تک دم tak dom برسد از درخـت‌ چـیده‌ و خـشک می‌کنند اینرا خرما خرک می‌گویند و بصورت خشک مـصرف مـی‌کنند.

16- سیلو (silu) :

خرما را قبل از اینکه به مرحله تک دم (takgom) برسد می‌چینند و دانه‌ها را از وسط نصف‌ می‌کنند‌ و در آفتاب‌ می‌گذارند تا خشک شود و در گـذشته سـیلو را بـجای نقل و نبات هنگام سرتراشان و لباس‌پوشان روی سر عروس‌ و داماد می‌ریختند

با خرما سایر هم خوراکی های متنوعی میتوان درست کرد

نخلستان های خرمای ایران

۶۵۵ بازديد

نخلستانهای زیبا و رؤیاانگیز جـنوب زندگی هزاران نفر از سـاکنین روسـتاها و ساحل‌نشینان آن نواحی را تأمین میکند. پرورش نخل یکی از راههای امرار معاش است. جنوبی‌ها‌ قرن‌ها‌ است که با بادوبوران وآفت مبارزه میکنند تا نخلی را بارور سازند.

خرما در جنوب ایران جزو غذای اصلی مردم اسـت و غیراز مصرف خوراکی از شاخ‌وبرگ و تنه آن هم استفاده‌ میشود‌ و وسایل گوناگونی ساخته و بفروش میرسانند.

در زبان فارسی درخت نخل را خرمابن (xorma bon) یا درخت خرما میگویند و در جنوب آنرا مخ (Max) یا ماهیا (Mahiya) مینامند. (طرح شماره‌ یـک‌)

کـاشت و برداشت خرما

نخل (ماهیا = مخ mox = mahia ) معمولأ درجائی به ثمر میرسد و میوه میدهد که سرش درآتش و پایش درآب باشد

* یک نوع خرما

1- تحقیقی است که درسال 1351 در‌ روستاهای‌ زیر‌ از استان ساحلی انجام پذیرفته‌ اسـت‌: روسـتای‌ احمدی Ahmadi از بخش حومه بندر بوشهر، بنه‌گز Bonegaz از بخش اهرم بندر بوشهر، حسی زیری Hosein-zeyri از بخش خورموج‌ بندربوشهر‌، دلوار‌ Delvar از بخش اهرم بندر بوشهر، جزیره شیف‌ cif‌ از بخش حومه بندر بوشهر، دوگران Dogerdon ازبخش حومه بـندر عـباس، ایسین Isin بخش حومه بندرعباس، رستمی Rostami از‌ بخش‌ شیبکوه‌ بندر لنگه، بندر چارک Carak از بخش شیبکوه بندر لنگه‌، بنار آب شیرین Bonar-e-ab-e-cirin بخش حومه برازجان، محمدآباد بخش حومه برازجان، تیرور Tiror بخش حومه میناب‌، کـهنوج‌ بـالا‌ Kahnug رودان، دم شـهر Domcahr بخش حومه میناب.

 

زیرا آفـتاب سـوزان‌ و آب فراوان برای رشد آن ضرورت کامل دارد.

«لنگار» وسیله شخم پای درخت نخل.

نخل دو نوع‌ نر‌ (= نر‌ mox-e-nor ) و ماده mox-e-mada (= مد) دارد که درخت نرآن میوه نـمیدهد‌ و فـقط‌ شـکوفه‌ میکند و معمولأ‌درختهای نخل خود رو نر هستند.

از روی «پیش» pis (شـاخ‌وبرگ) نـخل میتوان‌ تشخیص‌ داد‌ که نخل نر است یا ماده و به نخل‌های خودروی ماده قریبو (qaribu) میگویند.

کاشت‌ و پرورش‌ نخل در جنوب اکـثرأ بـصورت دیـم (baj) است و پرورش نخل آبی بعلت کمی‌ آب‌ در‌ جنوب خیلی کم مـشاهده میشود.

کشت نخل به دو صورت انجام میشود:

1- تخم (= محک mahak ) نخل‌ (mox‌) را میکارند.

2- جوانه یا پاجوش (دیمیت dimit ) نخل را میکارند

کاشت مـحک (mahak‌) مـاهیا‌:

زمـین‌ محل کشت نخل را مزماهیا (mazamahia) میگویند.

برای کاشتن محک mahak ماهیا ابتدا چـاله‌ای مـی‌کنند‌ که‌ اصطلاحأ آنرا گود (god) یا تیر (Tir) یا چال (cal) یا گوبند‌ (goband‌) یا‌ چهر (Cehra) میگویند. بعد محک (mahak) را داخـل چـاله مـیگذارند و روی آن را با خاک‌ میپوشانند‌ و مقداری‌ کود حیوانی (پهن) و کود ماهی (ماهی‌های ریز جـنوب بـنام مـوتو mutu و حشینه‌ hasine‌ را خشک کرده بعنوان کود پای درخت ماهیا میدهند) روی آن ریخته و آب میدهند تا زمانی‌ که‌ رشـد کـرده بـزرگ شود.

کاشت پاجوش (dimit) ماهیا:

یکی دیگر از طرق‌ ازدیاد‌ و تکثیر، کشت جوانه (پاجوش‌های dimit ) نخل مـیباشد‌.

یـک‌ درخت‌ نخل تا دهسال دیمیت میزند و نخل دیمیت‌ بین‌ ساقه و ریشه نزدیک بـخاک اسـت دیـمیت باید حدالقل هشت و حداکثر 15 سال بدرخت‌ مادر‌ (نخل) متصل باشد و ازآن تغذیه‌ نماید‌. جوانه‌ها هـم‌ بـدرخت‌ نخل‌ نر و هم بدرخت نخل ماده میزند‌ ولی‌ معمولأ دیمیت را از درخت نخل مـاده (mada) جـدا مـیکنند. جداکردن دیمیت‌ها‌ از‌ نخل در فصل زمستان (اسفندماه) و پائیز‌ (مهرماه) که هوا معتدل‌ و مناسب‌ است صورت مـیگیرد.

دیـمیت سه‌ ریشه‌ دارد و باید طوری آنرا از درخت اصلی ماهیا جدا کرد که بـریشه‌ها آسـیبی‌ نـرسد‌. برای جداکردن جوانه باین ترتیب‌ عمل‌ میکنند‌: ابتدا با منتیل‌ (mantil‌) یا «دیلم» (منتیل میله‌ایست‌ فـلزی‌ بـطول 100 سـانتیمتر با نوک تیز) خاک‌های اطراف آن را میکنند وبه وسیله چهرم‌ (Cehrama‌) = بیل) خاک‌ها را بـرمیدارند. کـاشتن دیمیت‌ بلافاصله‌ و حداکثر یکروز‌ بعداز‌ جداشدن‌ از درخت ماهیا باید‌ انجام شود.

برای کاشتن دیمیت ابتدا چـاله‌ای بـه عمق 1 تا 5/1 متر میکنند دیمیت را داخل‌ چاله‌ میگذارند و اطراف آنرا با خـاک مـیپوشانند‌ باید‌ نصف‌ تنه‌ دیمیت‌ درخاک باشد و سـپس‌ مـقداری‌ کـود پای آن میدهند و روی خاک را با منتیل mantil میکوبند تا مـحکم شـود و با مقدار‌ بوته‌ پشکر‌ peckar اطراف آنرا می پوشانند تا از‌ تابش‌ مستقیم‌ نور‌ خـورشید‌ درامـان‌ باشد و اطراف دیمیت هم مـقداری خـاراشتر xar-octor میگذارند. و دوهـفته مـتوالی هـنگام عصر بآن آب میدهند و بعداز این مـدت تـا سه ماه دوروز یکبار آب میدهند و بعد‌ ازسه‌ماه هفته‌ای یکبار و تا هنگامیکه ماهیا بـه سـه سالگی برسد بیست روز یکبار البته ایـن عمل در مورد مخ‌های آبـی اسـت.

زه (zeh) مرکز آبیاری نخل است یـعنی مـحلی که‌ آب‌ از آن‌جا بدیمیت میرسد و جوق Joq یا جوی راه آبی است که آب را از زه zeh بپای دیـمیت مـیرساند.

لنگار-وسیله شخم زدن زمین درمـورد مـاهیای دیـم (بج‌) تا‌ دوهـفته دسـتی با دله dale (سطل) آنرا آب مـیدهند و بـعد بامید خدا و آسمان یا بلطف طبیعت رهایش میسازند.

سالی یکبار در اسفندماه اطراف‌ دیمیت‌ کـاشته شـده را خیش (xic‌) میزنند‌ تا آب بهتر بآن بـرسد وسـیله خیش‌زدن را لنـگارموهش‌مز (Lengar-mohcemaz) مـیگویند کـه شبیه به لنگار زراعـتی است فقط کمی ازآن بزرگتر است. (شکل‌2).

خیش‌ پای دیمیت دوشمزه (cemeze‌) است‌ یعنی بصورت دوخط عمود بـرهم (+) زمـین پای آنرا خیش میزنند.

و نیز همه سـاله شـاخ و بـرگ‌های (پیـش) اضـافی قسمت زیرین دیـمیت را مـیبرند تا بهتر و زودتر رشد کند و بعد که رشد‌ کرد‌ و بزرگ شد و به ثمر رسید نیز هـمچنان پیـش‌های اضـافی آنرا می‌چینند چیدن پیش‌های اضافی ماهیا در دومـرحله انـجام مـیشود: یـکی مـوقع ثـمردادن (باردادن) و دیگری درهنگام برداشت محصول. چیدن شاخ و برگ‌ اضافی‌ را اصطلاحأ‌ پات و پت (pat-o-pot) کردن میگویند و دراین باره ضرب‌المثلی دارند که میکویند:

بویه به مشات ماهیا به‌ مشرات

boye be mocat mahia be mocrat

یعنی عروس بـا مشاطه‌ قشنگ‌ میشودو‌ ماهیا (نخل) با مشراب. (طرح شماره 3).

مشرات (mocrat) یک میله آهنی نوک‌تیز است که برای چیدن پیش‌ (‌‌pic‌) ها از آن استفاده میکنند نوع دیگر مشرات هم هست که چوبی اسـت‌ و آنـرا‌ از‌ درخت (kor) کر و یا کهنه (kehna) درست میکنند.

ماهیا اگر بصورت بج (دیم) کاشته شده‌ باشد بعد از دهسال و اگر آبی باشد بعداز شش‌سال به ثمر می‌نشیند که‌ اصطلاحأ میگویند ماهیا بـه‌ بـار‌ نشسته است.

دیمیت را تاوقتی که کوچک است فسیل (Fasil) و وقتی که بزرگ شد نخیل (naxil) میگویند و حداقل فاصله کاشتن دو دمیت باید 3 متر باشد که ایـن فـاصله را یک‌بند band‌ میگویند و یک ردیف دیـمیت یـا نخل کاشته شده را یک Ris ریس می‌نامند.

هوار دادن havar dadan (باروری):

ماهیای نر میوه نمیدهد و فقط شکوفه میکند این شکوفه پنگ (pang) یا جامر‌ jamar‌ یا دل dol در محفظه‌ایست بشکل مـاهی کـه سروته آن باریک است و مـیان آن پهـن و ضخیم. به غلاف این محفظه در فارسی نارونه و درعربی کفری میگویند و اصطلاح محلی آن درجنوب‌ تقلک‌ (Toqolak) یا تقل (Toqol) یا کرز karza یا تقل (taqel) یا برتقل (bor-taqel) یا تف (Tofa) است این محفظه زرد رنگ است و تـا زمـانی که پاره نشده بآن‌ تف‌ tofa می‌گویند و وقتی پاره شد میگویند تف ترکد Tofa terakeda یا تار tare فاش fac شده یعنی تاره پاره شد.

شاخه میانی پنگ pang را پنگاش pangac یا پنگاشت‌ pangact‌ یا‌ دارپنگ dar pang یا مهر‌ mahr‌ میگویند‌ و خوشه‌های مـتصل بـه dar-pang دارپنگ را روس ros یـا چو Co می‌نامند و یک شاخه از چو Co را لنگار Lengar‌ و شاخه‌ میانی‌ آنرا رساله resala میگویند و دانه‌هائی که روی لنگار‌ Langar‌ هست کتک katak یـا جت jot یا خلالو xalalo نام دارد.

ابتدای شکفته‌شدن تف tofa دانه‌هائی کوچکتر از گندم‌ رویـ‌ کـتک‌ Katak هـا ظاهر میشود که این دانه‌ها گرده‌های ماهیای‌نر است‌ که خرماکاران پنگ pang را تکان داده و گردها راجمع میکنند و روی شکوفه مـاده ‌ ‌هـوار میدهند تا خرما «سیس» sis‌ نشود و‌ میوه‌ آن شیرین و شاداب شود و درغیر اینصورت میوه آن نرک شـده و قـبل‌ از‌ رسـیدن می‌گندد و ازبین میرود.

برای هوار دادن نری مناسب است که نارس نباشد و رسا rasa باشد‌ یعنی‌ گـرده‌ داشته باشد تقل toqol نخل نارس را konaq کونق میگویند یعنی نخل‌ بی‌گرده‌ و مرحله‌ قبل از رسـاشدن را زز (zez) میگویند. و تاوقتی که تـقل toqol کـوتی است شیرین‌ و خوردنی‌ است‌، ولی وقتی شکفته شد و بازشد خوراکی نیست و سفت میشود. تقل toqol را بفارسی غنچه‌ خرما‌ یانارونه مینامند.

خرماکاران از اوائل بهمن‌ماه باروری یا هوار دادن ماهیای ماده را‌ شروع‌ میکنند‌. پس از اینکه گرده نر را روی مـاده هوار دادند بعد از 120 روز‌ خارک‌ xark میشود و بعداز 60 روز خرما آماده چیدن است و 3 الی 4 روز هم خرما‌ را‌ جلوی‌ آفتاب میگذارند تابهتر برسد سپس خرما آماده برداشت (مصرف = یازش yazec ) میگردد.

پیوند زدن:

نخل‌های‌ خودرو‌ خرس (xoros) معمولأ‌ماهیای نر هـستند روسـتائیانی که بانخل و پرورش آن سروکار دارند‌ قادرند‌ که‌ نخل نر را تبدیل بهنخل ماده کنند. و باین ترتیب عمل میکنند پیش‌های pic ماهیای‌نر را‌ از‌ طول‌ با دست شکاف میدهند این شکاف باید تا انتهای پیش بـرسد. ایـن‌ عمل‌ را در سه نوبت متوالی انجام میدهند. ثمر انی نخل خودرو که تبدیل به نخل ماده‌ شد‌ گرد و قرمز یا زردرنگ است، پیش‌های تازه درآمده رامرا mera میگویند.

برداشت‌ یا‌ خـرماچیدن یـا لونده Lunda

درفصل برداشت محصول‌ مردان‌ باوسایل‌ کار به پای نخل میروند آنها در‌ شناختن‌ انواع خرما تبحری خاص دارند و هیچ وقت خرماهای مختلف را با هم مخلوط‌ نمی‌کنند‌ و با توجه به ایـن امـر‌ کـه‌ خرما انواع‌ مختلف‌ دارد‌ اهمیت کـار آنـها بـیشتر بچشم می‌خورد‌ ـ پرون‌ پشتی مخصوص خرماچینان است که بهنگام بالا رفتن از درخت آنرا به‌ پشت‌ خود می‌بندند و بالا میروند و سبدهای حـصیری‌ بـنام گـزی هست که‌ آنرا‌ بهنگام بالارفتن روی سرخود قرار‌ مـیدهند‌ و خـرمای چیده شده را درون آن میریزند.

اولین نخلی که محصول میدهد bagaci‌ بگشی‌ است، و آخرین نخلی که محصول‌ میدهد‌ nalasu‌ نلسو است، محصول‌ نـخل‌ زامـر دو و پیـ‌پا از‌ همه‌ نخل‌ها بیشتر است، نخل شکری سرخ محصولش از همه نـخل‌ها کمتر است. یک بته‌ (bote‌) نخل بطور متوسط بین 100 تا‌ 120‌ کیلو محصول‌ میدهد‌.

بهترین‌ نولا خرما از درخت‌ خضراوی xazravi اسـت کـه خـرکش سبز است، و بعد بهترین نوع خرما از درخت شکری سفید‌ است‌.

گـرانترین فـسیل خارو xaru است که‌ بهای‌ هربته‌ آن‌ 350‌ تا 300 ریال‌ است‌، ارزان‌ترین فسیل مصلی (moselli) است که 20 تا 10 ریـال قـیمت دارد. از روی پیـش و ثمر‌ نوع‌ نخل‌ را می‌شناسند.

نخل خرما،درخت خرما و آنچه از آن می‌سازند

۶۹۳ بازديد

درخـت خـرما به نام علمی Phoenix dactylifera ،از راستهء گیاهان تک‌لپه‌یی و از تیره خرما Palmaceae‌ ،درختی دوپایه است که در مناطق گرمسیری مـی‌روید.تنه آن استوانه‌ای و راست‌ و برگ‌های‌ مرکب شانه‌ای این درخت‌ در‌ انتهای تنه می‌رویند.برگ‌های تـازه روییده درخت‌ خرما پهـنکی کـامل دارد ولی به تدریج بریدگی‌هایی پیدا می‌کند و تبدیل به برگ‌های مرکب‌ شانه‌ای می‌شوند.گل‌های درخت خرما به صورت گل آذین بزرگی‌ در درون اندامی به نام‌ (تاره Tara روی تنه در وسط شاخه‌های درخت ظاهر می‌شود.هسته خـرما از چرب‌ترین‌ دانه‌هاست.این درخت دارای گونه‌های مختلفی است که بر حسب نوع،اندازه‌ و شکل‌ و رنگ،

میوه آن متفاوت است.گل‌ها و میوه درخت  date palm خرما ارزش دارویی نیز دارد.در اوز(اورما Urma? همان میوه درخت است که رسیده و بـر روی درخـت از مرحله رطب گذشته‌ و خشک‌ شده باشد.

مح: Muh (م).درخت خرما،نخل،نخل بزرگ،نخلی که به ثمر رسیده و از نهال درخت‌ خرما یا(فسیل Fasil )بودن گذشته باشد.این واژه در پهلوی به‌ صورت‌ مـوگ Mug ù Mog آمـده است.واژهء مخ در زبان مردم نواحی جنوب ایران نیز به معنی نخل و مخستان و مغستان‌ به معنی نخلستان است.در زبان اوزی،حرف«گ g »زبان پهلوی‌ تبدیل‌ به‌«ح»شده است.و واژه‌ مح تـلفظ‌ مـی‌شود‌.به‌ زبان زند و پازند و واژه‌های دکنیا Daknya? و دگنیا Dagnya? به درخت نخل‌ گفته می‌شود.احتمالا واژه دکل Dakal در زبان اوزی که‌ نام‌ یکی‌ از گونه‌های درخت خرماست با واژه(دکنیا)و یا‌(دگنیا‌)در زند و پازند ارتباط دارد.نـهال درخـت خـرما را در زمینی که خاک‌ مساعد داشـته بـاشد،بـعد از جمع‌ کردن‌ سنگ‌ و کوبیدن کلوخ با ایجاد گودال،می‌کارند.نهال‌ کاشته شده بنا‌ به وضعیت محل ونوع خاک و نوبت‌های آب‌دهی مـناسب و یـا خـوب و یا بد بودن نوع نهال کاشته شده و خـصوصیات‌ وراثـتی‌،حدود‌ 4 سال بعد از کاشت ثمر می‌دهد.

اورما: Urma? .(ا).میوه درخت خرماست‌،در‌ زبان پهلوی این واژه Armaw آمده که به‌ تلفظ آن در زبان اوزی بـسیار نـزدیک اسـت‌.در‌ بیت‌ 601 کتاب«درخت آسوریک»آمده: Arma?w pad 2 pes?iz? (خرما به 2 پشیز‌).در‌ پازند‌ نـیز Xurma? به معنی خرماست. حمد الله مستوفی در قرن هشتم هجری،در شرح‌ کازرون‌ اشاره‌ می‌کند:«…اعتماد بر باران دارند و میوه‌هاشان نـارنج و تـرنج و لیـمو و انواع میوه‌های گرمسیری باشد و درو‌ نوعی‌‌ خرماست آنرا جیلان خوانند مثلش در جـهان نـیست…».این‌گونه از خرما را در‌ اوز‌ نیز‌ خرمای‌ گهونی Gehoni ،گیهانی و یا جیهانی می‌نامند.فارسنامه ابن بلخی در قرن ششم هجری‌ ذکـر‌ مـی‌کند:«…در زمـان انوشیروان خراج خرما به این صورت بوده،درخت خرمای پارسی‌ از‌ هر‌ چـهار درخـت یـک درم،خرمای و قل از هر شش درخت خراج یک درم».در بعضی‌ از‌ نسخه‌های‌ فارسنامه خرمای دقل ذکر شـده اسـت.در اوز نـیز گونه‌ای از‌ درخت‌ خرما‌ را دکل Dakal می‌نامند.بررسی مفصل‌تر این‌گونه واژه‌ها که به‌عنوان نمونه در این مـقاله ذکـر‌ شده‌،در‌ کتاب‌ فرهنگ اوز آمده است.

درخت خرما دارای گونه‌های مختلفی است که‌ بر‌ حـسب نـوع،انـدازه و شکل و رنگ،میوه‌ آنها متفاوت است.از انواع درخت خرما در زبان اوزی‌ می‌توان‌ از:بگشی Bagas?i ،پیـ‌با Pibua? ،تـوورز Tovarz ،خاسایی Xa?sa?iy ،دکل‌ Dakal‌ ،دکل شاخنی Dakal s?azuni ،شاخنی‌ S?axuni ،گوبدر‌ Gobdar‌ ،گهونی‌(جهانی) Gehoni ،لشت Las?t ،نل‌سو Nelaso ،نام‌ برد‌ کـه‌ شـکل مـیوه آنها در نوع خاسایی Xa?sa?iy گرد و کوچک،در‌ نوع‌ شاخنی Sa?xuni بلند و کشیده‌ و در‌ نوع لشت‌ Las‌?t درشت‌ و گرد است.

مـیوه درخـت خرما پس‌ از‌ تبدیل گل به میوه در مراحل مختلف رشد خود شکل‌ها و رنـگ‌های مـتفاوتی‌ بـه‌ خود می‌گیرند تا تبدیل به اورما‌ یا خرماشود.این‌ مراحل‌ دکمعه‌ Dukmae ،خلاله Xalale ،خرک‌ Xarak‌ ،دمـباز Dumbaz ،رطـب Rutab ،اورمـا Urma نامیده‌ می‌شود.در هریک از این مراحل‌ میوه‌ درخت خرما اندازه و رنگ و شکل‌ مـتفاوتی‌ در‌ گـونه‌های مختلف نخل‌ دارد‌.معمولا در مرحله اول‌ یعنی‌ دکمعه میوه درخت خرما به رنگ‌ سفید مایل به زرد و به شـکل دکـمه است‌.در‌ مرحله خلاله به رنگ سبز و یا‌ سبز‌ تیره و در‌ مرحله‌ خرک‌ در خـرمای نـوع خاسایی‌ به رنگ نارنجی و گرد و ریز و در خـرمای نـوع شـاخنی‌ (شاهانی)به رنگ زرد و کشیده و در‌ خرمای‌ لشت بـه رنـگ قرمز و درشت و بیضی‌ است‌.در‌ مرحله‌ دمباز‌،میوه درخت خرما‌ با‌ گرفتن گرمای بـیشتر از خـورشید رسیده‌تر شده و از قسمت‌ انتهای آن کـم‌کم نـرم‌تر شده و شـیره‌دار مـی‌شود‌.در‌ مـرحله‌ رطب،میوه درخت خرما کاملا شـیره‌ انـداخته‌ و رسیده‌ می‌شود‌.وقتی‌ که‌ میوه‌ درخت خرما به اورما تبدیل می‌شود و در واقـع هـمان‌ رطبی است که از درخت چیده نـشده و شیره‌ای در خودش خشک شـده بـاشد.

استوک: Astok (ا).است،استه،هسته،هسته خرما،قسمت‌ دارای‌ گیاهک و در اصل دانه‌ میوه‌ خرما‌،هسته را بـرای کـاشت مجدد خرما و نیز به‌عنوان خوراک چـهارپایان مـصرف‌ مـی‌کردند.در قـدیم،سـال‌هایی که قحطی مـنطقه را فـرامی‌گرفت و هسته‌های خرما را جمع‌ کرده‌‌ و آرد می‌کردند و از آن‌ نان‌ می‌پختند و نیز در دوران قحطی از هسته خرما نوعی آش درست‌ می‌کردند بـه نـام(شـله استوک S?ulae astok و یا آش هسته خرما که طرز تـهیه آن بـه ایـن‌ صـورت بـود‌:هـسته‌های‌ خرما را چند بار در آب می‌جوشاندند و لااقل سه بار آب آن را عوض‌ می‌کردند.هسته‌های پخته را در آفتاب خشک کرده،خشک شده آن را در هاون‌های سنگی‌ (جوغن‌-جوخن‌ Joyan-Joxan‌ کوبیده و به صورت ماده اولیه پخت آش در مـی‌آوردند. کوبیده هسته را با پیاز تفت داده،مجددا‌ در آب می‌پختند بعد زا پخته شدن به آن مقداری‌ بلغور‌ گندم‌ یا‌ جو اضافه کرده و با عمل آمدن،به‌عنوان شله استوک می‌خوردند.

در زبان پهلوی Astag ù Astak به همین ‌‌مـعنی‌ آمـده،در کتاب«درخت آسوریک»قریب‌ به اتفاق مترجمان Astag ù Astak را استخوان‌ و یا‌ عاج‌ معنی کرده‌اند.این واژه در زبان اوزی‌ با تلفظ استوک Astok ،به معنی هسته خرما‌ به جا مانده است.در بیت 701 از همین کـتاب‌ خـطاب به درخت‌ نخل آمده: Da?n ud‌ astag‌ (…دانه و هسته تو…).در واقع واژه Astag در زبان پهلوی همان هسته و یا استه است که حرف«گ»آن در تطور زبان طی قرن‌ها حذف شـده‌ اسـت و در گویش اوزی نیز به‌ استوک تـغییر شـکل یافته است.

فسیل: Fasil .(ف).نخل کوچک،پاجوش درخت خرما،نخلی که از کنار پایه‌های‌ نخل‌های بزرگ جدا کرده و در جای دیگری می‌کارند.در مواردی که نخواهند فسیل‌ها را‌ بـکارند‌ آنـها را ریشه‌کن کرده و از برگ‌های ظـریف آن بـرای ساخت اسباب یا بند و طناب‌های‌ نازک و ظریف استفاده می‌کنند.

استوکی: Astoki .(ات).نخلی که با کاشتن هسته سبز شده باشد.معمولا‌ در‌ اوز چنین‌ روشی برای تکثیر نخل به کار نمی‌برند.گرچه در مناطقی دورتـر ازآبـادی و در طبیعت به‌ همین‌روش و به صورت خودرو و نخل تکثیر می‌یابد.هسته خرما در جای مرطوب‌ و خاکی‌ مناسب خیلی زود جوانه می‌زند و ممکن است درختی نر و یا ماده شود.درخت نخلی‌ که از رویش هـسته بـه وجود آمـده باشد دیرتر از نهال نخل کاشته شده ثمر‌ می‌دهد‌.به‌ این‌ جهت نخل‌های روییده شده‌ از‌ هسته‌ اگر در جـای نامناسبی روییده و یا تعداد آنها زیاد باشد، نگه داشتن آنها بـه صـرفه نـیست و در صورت از ریشه درآوردن‌ آنها‌ می‌توان‌ از قسمت‌های‌ مختلف آن برای ساخت اسباب استفاده‌ کرد‌.

مح کشک: Muhkus?ak (م ک ش).نخل کشک،نـهالی ‌ ‌کـه در جایی نامناسب بر روی تنه‌ درخت نخل ماده می‌روید و رشد‌ آن‌ باعث‌ می‌شود کـه نـخل اصـلی را بکشد،مح کشک‌ می‌گویند.در‌ این حالت نهال نخل به جای این‌که از کنار تنه و نزدیک بـه خاک روییده باشد از میان شاخه‌های‌ نخل‌ و نزدیک‌ به خته Xata نهال را از وسط آن می‌کشند و سـپس شاخه‌های‌‌ دور‌ آن را خالی می‌کنند تـا جـایی که به صورت حفره‌ای درآید و با خالی کردن اندام‌های نهال‌‌ نابجا‌ روییده‌ به ریشه آن دست‌یافته و آن را قطع می‌کنند.هریک از قسمت‌های نهال‌ نابجا‌ روییده‌ را که می‌کنند به مصرف می‌رسانند مثلا از برگ‌های جوانه تـازه روییده آن برای‌ بافتن‌‌ ظرف‌ و یا اشیا حصیری و یا بافتن طناب‌ها ظریف استفاده می‌کنند و یا خپ Xap (پنیرک) آن‌ را‌ بعد از جدا کردن می‌خورند.

پش: Pes? .(پ).شاخه درخت نخل است که‌ در‌ درختان‌ بزرگ و کهن نـخل طـول آن به دو متر و نیم هم می‌رسد.پش شامل قسمت‌ زین‌ مانندی به نام تووت Tovat است که به تنه‌ می‌چسبد و شاخه‌ای بلند و چوبی‌ که‌ از‌ قسمت انتهای زین تووت شروع شده و تا سر شـاخه‌ ادامـه می‌یابد.برگ‌های نخل زیر و خشن‌ و نوک‌ تیز به صورت شانه‌ای از دو طرف قسمت‌ چوبی شاخه روییده و هر‌ برگ‌ چون‌ دو صفحه دراز و باریک است که در قسمت پایین به هم‌ چسبیده و در قسمت بـالا‌ بـه‌ صورت‌ ناودانی است دراز که از قسمت چوبی شروع شده و به‌ نوک‌تیز برگ‌ ختم‌ می‌شود.شکل عمومی و طرز قرار گرفتن برگ‌ها روی شاخه به صورت‌ مخروطی بیضوی است.این برگ‌ها‌ در‌ انتها بـه صـورت خـار درآمده‌اند.در زبان پهلوی واژه‌ پیـش Pis? بـه‌ مـعنی‌ لیف خرما و نیز خرمای ابوجهل است که‌ از‌ پوست‌ این درخت طناب‌ می‌بافتند.این واژه بسیار‌ نزدیک‌ به واژه پش Pes? در زبان اوزی است.در زبان اوزی نیز مـجموعه‌ای‌ کـه‌ شـامل برگ‌ها و قسمت چوبی و زین‌ شاخه‌ است را‌ پش‌ و هـم‌ یـک واحد برگ‌ خرما را پش‌ می‌گویند‌.از پش خرما انواع و اقسام بند و طناب،حصیر،ظرف‌های حصیری‌ مختلف،شت‌ S?at‌ ،جاره Jar (جارو)و…می‌سازند کـه هـریک‌ را بـه‌طور جداگانه شرح‌‌ خواهیم‌ داد.

از برگ خرما‌ طناب‌،(بد Bud یابند و ریـسمان،حصیر،تولک Tolak ،شت S?at ،مشبه‌ Mus?abe ،گولت‌ Golat‌ ،کوسره *******ara ،بادزن Badzan ،گوبونگه‌ Gobonge‌ ،جاره‌ Jare (جارو)و…درست‌ می‌کنند‌.

گرد: Gurd (گ).قسمت چوبی‌ بلندی‌ که بـرگ‌های نـخل بـه‌طور منظم در دو طرف آن‌ قرار می‌گیرد.اگر برگ‌های دو‌ طرف‌ گرد را جدا کـنند بـه چوبی‌ بلند‌ بدل می‌شود‌ که‌ یک‌ سر آن‌ به‌طور مشخصی‌ پهن و به شکل زین دوچرخه مـی‌نماید کـه آن را تـووت Tovat نامند و از همین قسمت‌ تووت‌ است که اگر Gurd به نخل‌ متصل‌ می‌شود‌.بـلندی‌ گـرد‌ از قـسمت تووت‌‌ تا‌ انتها حدود دو متر و نیم تا سه متر طول دارد و ضخامت گرد نیز از قـسمت تـووت‌ تـا‌ انتها‌ به‌ صورت منظم کمتر شده و در انتها‌ به‌ برگ‌ ختم‌ می‌شود‌.از‌ گرد به‌عنوان چـوبدستی کـه وسیله‌ راندن چهارپایان و نیز ساخت سازه‌ای پرده مانند به شکل آویزه‌های چوبی جلوی اتـاق بـرای‌ جـلوگیری از تابش آفتاب استفاده می‌کردند.همچنین‌گرد وسیله‌ خوبی برای ساخت کبر Kapar بود.گرد را بعد از خـشک شـدن برگ‌های زیرین نخل از قسمت بالای تووت بریده و آن‌ را به مصرف سوخت می‌رسانند.

از گـرد هـم بـه‌ صورت‌ تازه و تر و هم به صورت خشک شده استفاده می‌کردند.از جمله به‌ عنوان چوب بـادبزن یـا«در بادزن»،«در کرفه Karfa »،«چوب کرفه»،«در داربازی»،چوب برای‌ داربازی در‌ مراسم‌ عروسی،«در مهوه Mahva »،چـوب بـه هـم زدن مهیاوه در خمره مهیاوه و یا (مهوه Mahva -نوعی چاشنی برای نان که از ماهی،خردل‌ سیاه‌ یا سـفید،رازیـانه،تـخم گشنیز‌ و نمک‌ تهیه می‌شود.رجوع شود به کتاب فرهنگ اوز).و نیز چوبی بـسیار مـفید برای تنبیه!، همچنین ساخت قفس و تله برای گرفتن پرندگان،از گرد برای‌ ساختن‌«ننی Nani »و یا ننو‌ نـوزادان‌ هـم استفاده می‌کنند.

تووت: Tovat .(ت و).قسمت انتهای شاخه درخت نخل که پهن‌تر اسـت،انـتهای پش Pes? که پهن‌تر از شاخه و به شکل زین اسـت.در مـواردی بـرای شناور نگه‌ داشتن‌ بعضی از اشیا بر روی آب از تـووت اسـتفاده می‌شد،چون وزن مخصوص آن کمتر از آب بود روی سطح آب‌ شناور می‌ماند.به همین دلیل کـودکان در مـوقع آموزش‌ شنا‌ از آن‌ استفاده مـی‌کردند.از اسـتفاده‌های دیگر تـووت آن بـود کـه قسمتی از آن را تراشیده و به شکل چوب‌ پنـبه در مـی‌آورند و با آن در بطری و یا در حلب‌های پر‌ از‌ آبی‌ که می‌خواستند حمل کنند،می‌بستند. همچنین بـچه‌ها سـوار بر تووت شده و به آن اسپوکه Aspoke مـی‌گفتند و نوعی ‌‌بازی‌ اسب‌ سـواری بـرای کودکان بود و در نهایت از آن برای سـوخت هـم استفاده‌ می‌شد‌.

پریخ: Perix .(پ).پوشالی است که در قسمت انتهای شاخه نخل(یک مـجموعه از بـرگ‌ نخل‌ شامل برگ‌ها،قسمت چـوبی بـه نـام«گرد Gyrd »و ته شـاخه قـسمت زین مانند‌ به نـام تـووت‌ Tovat‌ یعنی‌ دور تووت قرار گرفته و فاصله بین تووت‌ها را پر می‌کند.از این پوشال در ساختن‌ پالان الاغ و نیز در بالشتک نـان‌پزی یـا(گپوک بونه Gapok bona استفاده می‌کنند. خـته: Xata‌ .(خ ت).جـوانه وسط درخـت نـخل کـه شاخه(پش Pes? های جدید نـخل از آن‌ به وجود می‌آید و رنگ سبز روشن دارد.با رشد خته،شاخه و برگ‌های جدید ظاهر مـی‌شود. اگـر«خته»ی نخلی‌ را‌ بکشند در اصل برگ‌های تـازه را از پنـیرک جـدا کـرده‌اند و نـخل با این کـار خـواهد مرد.در موقع بریدن برگ‌های خشک و اضافه باید مواظب خته نخل باشند. همین‌طور در موقعی‌ که‌ نخل را بـه عـلت داشـتن آفت آتش می‌زنند باید فورا آتش را خـاموش‌ کـنند تـا حـرارت آتـش بـه قسمت رویش نخل آسیب نرساند.اگر فسیلی را نخواهند تبدیل به‌‌ نخل‌ شود،تمام قسمت‌های آن را از هم جدا کرده و به مصرف می‌رسانند،در چنین حالتی‌ خته آن را که به شکل بـرگ‌های سبز روشن است و از قسمت پنیرک جدا‌ کرده‌ و از‌ آن اشیای‌ ظریفی می‌بافند.(پنیرک‌-قسمت‌ روینده‌ شاخه‌های جوان نخل-محل رویش برگ‌های تازه‌ دارای بافتی به صورت توده‌ای سفید و به شکل پنیر است.در مـوقع جـدا کردن‌ خته‌ از‌ درختان‌ جوان پنیرک آسیب دیده و از ادامه رویش‌ باز‌ می‌ماند به این جهت با کشیدن خته درخت‌ نخل جوان،پنیرک آن نیز بیرون آورده و می‌خورند).

تاره: Tara‌ (ر).پوسته‌ای‌ غلافی‌ بـه شـکل محدب که شکوفه‌های بارور نشده درخت‌ خرما را‌ در برگرفته.این پوسته از بیرون رنگی ترکیبی از زرد و نارنجی و نقطه‌هایی ریز و سبز رنگ دارد و از داخل‌ کاملا‌ زرد‌ رنگ است.شـکوفه‌های درون تـاره پس از آن‌که به مرحله‌ای از‌ رشد‌ رسـیدند بـا فشار بدنه پوسته،تاره را از درون می‌ترکاند و اصطلاحا می‌گویند:تاره اوش‌ ترکنده،در‌ این‌ موقع‌ باید خوشه‌ها را کاملا از درون تاره درآورده و انتهای تاره را ببرند‌ و خوشه‌ها‌ را‌ آزاد کنند.اگر تاره بـه وسـیله انسان بریده نشود بـه مـرور زمان کاملا دو‌ تکه‌ و از‌ هم‌ باز شده و به طرف بیرون خم می‌شود تا خوشه‌ها را آزاد کند.با‌ دخالت‌ انسان تاره در این‌ وضعیت از ته بریده شده و با افزودن خوشه‌های حاوی‌ گل‌های‌ پایه‌ نـر درخـت خرما،خوشه‌ را بارور می‌کنند.تاره بعد از بریدن در سایه نگه‌ داشته‌ می‌شود و در فرصت مناسب از آن‌ها عرق تارونه Tarona می‌گیرند.

در‌ موقع بریدن تاره دو قسمت جدا شده آن شکل ناودانی دارد کـه مـی‌شود در آن‌ آبـ‌‌ ریخت،عطر تازه،آبی را که در تاره می‌ریزند معطر کرده و آن‌ آب‌ را‌ می‌نوشند.معمولا تاره‌ درخت نر بـزرگتر از تاره درخت ماده است و اندازه و بزرگی آن بستگی‌ به‌ آبیاری‌ خوب و مـناسب درخـت خـرما دارد.تاره‌های بزرگتر شاداب‌تر و آبدارترند

پگ: Pug‌ .(پ).کاناز‌،کناز،کنز،بن خوشه خرما که به شاخه چسبیده،چوبه بـلند ‌ ‌مـجموعه‌ای از خوشه گل‌های خرما‌ یا‌ میوه خرما از پگ درخت نخل الیافی می‌گیرند که از آن‌ طـناب‌ مـی‌بافند‌ و یـا در ساختن سپ sup و بدبری Budberi‌ و…استفاده‌ می‌کنند‌.

لگره: Legaura .(ل گ ر).شاخه باریک و بلندی که‌ به‌ صورت متناوب گـل یا میوه‌های‌ خرما به آن چسبیده‌اند.مجموعه‌ای از لگره‌ها باهم‌ پیوسته‌ و نهایتا توسط پگ Pug به‌ نـخل‌‌ وصل می‌شوند‌.لگره‌ را‌ هـمراه بـا پگ کوبیده و به صورت‌ الیافی‌ تار مانند درآورده و از آن‌ طناب می‌سازند.

هوبار: Hobar (هـ).گرده گل‌ در‌ گل‌آذین‌های درخت نر خرما.درخت خرما‌ درختی‌ دوپایه است و درخت‌ نر‌ با درخت ماده که میوه‌ می‌دهد‌ بـا یکدیگر فرق دارند.در فصل بهار با گرده گل درخت نر که‌ هوبار‌ می‌گویند،درخت ماده را بارور‌ می‌کنند‌.

سازه‌های‌ درخت نخل

تولک‌: Tolak‌ .(ت ل).سازه‌ای حصیری به صورت‌ ظرف‌ و به شکل کاسه در اندازه‌های‌ مـختلف.تـولک‌ها را از برگ‌های نازک‌تر«پش Pes? می‌بافند‌.تولک‌هایی‌ که در اندازه‌های‌ مختلف بافته می‌شود‌ برای‌ حمل آرد‌،شکر‌،برنج‌،گندم،حبوبات و…به کار‌ می‌رود.امروزه‌ با رایج شدن ظرف‌های مختلف تقریبا کاربرد تولک نیز بسیار کـم شـده و به‌ زودی‌ از بین‌ خواهد رفت.

زمبیله‌: Zumbila‌ .(ز ل).زنبیل‌،سبد‌ حصیری‌ بزرگ بافته شده‌ از‌ برگ درخت نخل همراه‌ با دو دسته که از آن برای حمل اشیا استفاده می‌کردند.زنبیل‌ موارد‌ استفاده‌ گـوناگونی داشـت از حمل خاک،گچ،ساروج‌ و مصالح‌ ساختمانی‌ و کلوخه‌های‌ زمین‌ کشاورزی‌ گرفته تا مواد خوراکی خشک.با رایج شدن زنبیل‌های جدیدتر این سازه کارآیی خود را از دست داده و از دور خارج شد.

ترزو: Teraao .(ت ر).تـرازو،دو‌ سـازه ظـرف مانند شبیه به تولک Tolak بـافته شـده از بـرگ‌های نخل که به جای دو کفه ترازو از آنها استفاده می‌کنند.طبعا باید دقت می‌شد که هر دو کفه‌ باهم‌ برابر و هم‌وزن باشند.انـدازه هـردو کـفه نیز بنا وزنی که باید ترازو تحمل مـی‌کرد مـتفاوت بود.این‌گونه ترازوها در مواردی دارای کفه‌هایی بزرگ و زنبیل مانند بود که تا چند‌ من‌ را نیز می‌توانستند با آن وزن کنند.دو کفه حـصیری بـافته شـده از برگ نخل در محل وصل‌ بندهای سه‌گانه هر کفه مقاوم‌تر‌ سـاخته‌ می‌شد.با تمام دقتی که‌ در‌ ساخت دو کفه حصیری‌ برای ترازو به کار می‌رفت.معمولا دو کفه از نظر وزن کاملا مـساوی نـبودند بـه همین جهت به‌ کفه سبک‌تر‌ جسمی‌ به‌عنوان«پاسوک Pasog »،«پاسنگ‌»و یا‌ پارسـنگ اضـافه می‌شد تا در حالتی قبل از وزن کردن چیزی دو کفه برابر شود.چوبی باریک و یا قطور بنا به انـدازه تـرازو، خـراطی شده از درخت گز که معمولا‌ در‌ موقع خراطی آن را تزیین کرده و رنگ می‌زدند،بـه‌ عـنوان چـوب ترازو و یا چوب توازن دو کفه به حساب می‌آمد که بندک‌های سه‌گانه هر کفه‌ حـصیری بـه دو سـر آن‌ وصل‌ می‌شد.دقیقا‌ در وسط این چوب سوراخی وجود داشت که‌ طنابی از آن گذشته و ایـن طـناب به صورت شاهین‌ ترازو عمل می‌کرد.این ترازو در دوره‌ای‌ که مبادله کالا بـا‌ کـالا‌ صـور‌ می‌گرفت وسیله‌ای بسیار مناسب بود.مثلا در یک کفه گندم‌ می‌ریختند و در کفه دیگر سبزی،صـیفی‌جات و یـا‌…‌‌در‌ قدیم از این نوع ترازوها در هر خانه‌ چندین نوع وجود داشت که‌ هرکدام‌ بـرای‌ تـوزین جـنس خاصی بود.مثلا ترازویی برای وزن‌ کردن گوشت و ترازویی دیگر برای وزن کردن‌ شکر،گندم و…

جـاره: Jare (ر).جارو،جارویی که با پش Pes? نخل‌ درست می‌کنند.از هر‌ پش‌ نخل‌ می‌توان یـک جـارو سـاخت.ابتدا پش جدا شده از درخت را در قسمت برگ‌دار به سه قسمت‌ تقسیم می‌کنند و بعد آن سه قسمت را تـا کـرده و در درون هـم می‌گذارند‌ و سپس در چند جا شاخه و چوب وسط برگ را به هم وصل کـرده و بـا همان برگ‌های پش می‌بندند.برای این‌که‌ برگ‌ها به حالت ساخته‌شده بمانند جاروی تازه ساخته‌شده را باید مدتی‌ زیـر‌ جـسمی‌ سنگین مثلا«سنگ هاس Has »یا سنگ آسیا دستی و یا سنگ«دست هـاس»قـدیمی‌ گذاشت.

شت: S?at .(ش).از برگ نخل حصیر و نـیز بـافته‌ای حـصیر مانند و مدور به‌ نام‌ شت‌ می‌بافند.شـت و یـا حصیر بافته شده را در کنار تنور انداخته و نان تنوری را روی آن پهن‌ می‌کنند.حصیرها معمولا بـا ابـعاد مربع و مربع مستطیل بافته مـی‌شود و شـت‌ بیشتر‌ دایـره، بـیضی و مـدور است.

سرکوزه: Sar Koza .(س ز).سر و درپوش برای کـوزه.در گـذشته انواع و اقسام سازه‌های‌ سفالی به‌عنوان ظرف‌های آبخوری و یا ذخیره آب به کار مـی‌رفت.مـعمولا‌ کوزه‌ها‌ را‌ روی‌ «کوزه دو Koazado »یا‌ کوزه‌دان‌ قـرار‌ می‌دادند.کوزه‌دان‌ها سازه‌هایی چـوبی بـود که برای یک‌ کوزه،دو کـوزه و یـا چهار کوزه ساخته می‌شد.برای این‌که حشرات و یا گرد‌ و خاک‌ به‌ داخل‌ کـوزه نـرود سر کوزه‌ها را با سر‌ کـوزه‌ مـی‌پوشاندند.سـر کوزه نیز سـازه‌ای حـصیری بود که به‌ انـدازه دهـانه بافته می‌شد.این سرپوش‌ها دارای دم و انتهای بلندی‌ بود‌ که‌ در بالای آن قرار می‌گرفت و برای برداشتن آن قـسمت دراز‌ و بـلند را گرفته و سرپوش را از روی گردن کوزه بلند مـی‌کردند.سـر کوزه‌ها را بـا تـکه پارچـه‌های رنگی‌ تزییین‌ می‌کردند‌.

گوبرنگه: Gobonge .(گ ب گ).سازه‌ای حصیری به صورت استوانه‌ای کوچک و یا‌ سبدی‌ استوانه‌ای همراه با درپوش که از برگ نـخل بـافته می‌شد.این سازه را در چند اندازه‌‌ مـی‌ساختند‌ کـه‌ مـعمول‌ترین آن از بـالا تـا پایین برابر بـا 03 درجـه سانتیمتر بلندی‌ و قطری‌ حدود‌ 51 سانتیمتر را داشت.برای این‌که درپوش آن بتواند به راحتی روی قطر بیرونی‌ سرگوبونگه‌‌ قرار‌ گـیرد،قـسمت اسـتوانه‌ای بدنه در قسمت ته و میانه کمی حجیم‌تر و در قـسمت سـر کـمی‌‌ تـنگ‌تر‌ سـاخته مـی‌شد.درپوش گوبرنگه در بالا دارای دو سوراخ بود و دو سر بندک‌ دستگیره‌‌ این‌ سازه که به دو طرف لبه بدنه وصل شده بود از این دو سوراخ‌ می‌گذشت‌.به این ترتیب‌ سر آن می‌توانست در داخل ایـن بندک حرکت کند.گوبرنگه‌ را‌ برای‌ خرید گوشت و یا نگه‌داری بعضی از غذاهای خشک و نیز میوه به کار می‌بردند.

واژه تبنگو‌ در‌ فارسی به معنی سبد است در زبان پهلوی واژه Tabangog به معنی‌ سبد‌ کوچک‌ آمـده اسـت.در گفتگوی بین نخل و بز در کتاب درخت آسوریک آمده: az man Karend‌ Tabangog‌ به‌ معنی تبنگو از من کنند.احتمالا هردو این واژه به مفهومی که‌ در‌ اوز رایج است به کار می‌رفته.محققان کتاب درخت آسوریک ایـن واژه را درسـت درک نکرده‌اند‌. این‌ واژه در فرهنگ‌های دیگر به صورت تپنگو و تبنگو نیز آمده.استاد معین‌ در‌ تصحیح‌ برهان قاطع در توضیح تپنگ به‌ معنی‌ قالب‌ زرگران و صفاران واژه گـیلکی Tabaja را بـه‌ معنی‌‌ طبقی چوبین که در آن بـرنج مـی‌ریزند و پاک کنند آورده است.تپنگو و تبنگو‌ در‌ برهان قاطع به‌ معنی زنبیل‌ و کیسه‌ عطاران آمده‌ است‌.

گوبرنگه‌ به علت داشتن درپوش تا چندین‌ دهه‌ برای حمل و خرید گـوشت اسـتفاده‌ می‌شد.معمولا گوبرنگه را بـه وسـیله اضافه‌ کردن‌ تکه پارچه‌های رنگی تزیین می‌کردند. امروزه‌ کاربرد این سازه نیز‌ تقریبا‌ از بین رفته است.

گولت: Golat .(گ ل).سازه‌ای حصیری بزرگ به شکل مکعب مستطیل و به ابعاد تقریبی‌ 06‌ در‌ 04 سانتیمتر و بـه ضـخامت حدود‌ 02‌ سانتیمتر‌ که از برگ‌های‌ بزرگ‌ نخل بافته می‌شد و وسیله‌ای‌ بود‌ برای حمل خرما.در گولت خرمای چیده شده و تقریبا خشک را می‌ریختند و با فشرده‌ کردن‌ آن کوشش می‌کردند که بتوانند خرمای‌ بیشتری‌ را در‌ آنـ‌ جـای‌ دهند.خـرمایی‌ که در‌ گولت ریخته می‌شد معمولا خرمای مرغوب نبود و این‌گونه خرماها را معمولا در خانه‌ها یا مغازه‌ها‌ و یا‌ در شیره‌پزخانه‌ها(شـره پخ S?ere PUx‌ )استفاده‌ می‌کردند‌ و یا‌ برای‌ حمل‌ونقل و صادرات خرما را‌ در سبدهای گولت به‌طور فـشرده انـباشته مـی‌کردند معمولا گولت‌ها تنها یک‌ بار قابل استفاده بود،چون‌ برای‌ خالی‌ کردن خرماها مجبور بودند آن را پاره‌ کـنند‌.

بادزن‌: Badzan‌ .(ز).بادبزن.وسیله‌ای حصیری بافته شده از برگ درخت نخل به شکل‌ مربع و مـعمولا بـه ضـلع 02 تا 52 سانتیمتر که به دسته چوبی باریک و بلند وصل است‌. «بادزن»را از برگ‌های بزرگ درخت نـخل درست نمی‌کنند،بلکه برگ‌های قسمت سرشاخه و نیز برگ درختان کوچک نخل و برگ‌های«مـح کشک Muh Kus?ak )های اطراف درخـت نـخل‌ که آنها‌ را‌ از ریشه درآورده‌اند درست می‌کنند.(نهالی که در جایی نامناسب بر روی تنه درخت‌ نخل می‌روید و رشد آن باعث می‌شود که درخت نخل از بین برود را مح کشک‌ می‌نامند‌، برگ‌های مح کشک بسیار ظـریف و برای بافت سازه‌های حصیری مناسب اس).قسمت‌ حصیری بافته شده بادزن به چوبی با بلندی 04 تا 54‌ سانتیمتر‌ وصل می‌شود.چوب بادزن‌ نیز‌ از‌ گرد درخت نخل است.به این ترتیب که یک سـر چـوب یا دسته بادزن را شکاف داده و یکی از اضلاع بادزن بافته شده را‌ در‌ وسط شکاف آن قرار‌ داده‌ و شکاف را محکم با برگ نخل‌ به بادزن بافته شده وصل می‌کنند.در اوز چوب بادزن و دور حصیر و وسط بادزن را بـا تـکه‌ پارچه‌های رنگی تزیین می‌کنند.بادزنی که برای‌ جهیزیه‌ عروس درست می‌کنند یک کار هنری بسیار زیباست.

مشبه: Mus?abe .(م ش ب).سازه‌ای حصیری،کوچک و معمولا به شکل دایره و یا بیضی به قـطر 02 تـا 52 سانتیمتر برای بادزن‌ زغال‌ افروخته و گیراندن‌ آتش.معمولا در (کوره Kore های قدیمی این سازه همیشه در کنار کوره کوره کوچک بود.امروزه‌ با رایج شدن اجاق‌های گاز استفاده از مشبه بسیار کـمتر شـده‌ اسـت‌.

پش مهوه: Pes?e Malva .(پ ش م و).شاخه کوچکی از نـخل کـه بـا آن از پیگون مهوه‌ Pigone mahva‌ (‌‌ظرف‌ حاوی مهیاوه)،مهیاوه را به روی گپوگ Gapok و یا هر نوع نان و یا‌ کلوچه‌ می‌ریزند‌.

بدبری: Budberi .(ب ب).بد همان بند،طـناب و انـواع و اقـسام سازه‌هایی که به صورت‌ رشته‌،بند و طناب تـاب داده شـده و درهم تابیده می‌شد و نهایتا به صورت بند و طناب‌‌ درمی‌آمد.بندهای این نمونه‌ از‌ سازه‌های طناب مانند،باریک به قطر نـیم تـا یـک سانتیمتر تا طناب‌های قطوری به قطر 5 سانتیمتر متغیر بود.طـناب‌ها معمولا از برگ،پش Pes? و یا پگ‌ Pug (بن خوشه خرما که‌ به شاخه چسبیده)ساخته می‌شد.بندهای ساده‌ای به نام دورنـه‌ Dorena از بـرگ‌های درخـت نخل می‌تابیدند.قطع و یا بریدن یک نخل از قسمت عرضی‌ بسیار مـشکل بـود.اگر چند برگ نخل‌ را‌ به صورت طولی روی هم بگذاریم امکان ندارد که‌ کسی بتواند یک دسـته دهـ‌تایی از بـرگ نخل را از وسط دو تکه کند.اما همین برگ‌ها به سادگی‌ در طول‌ می‌توانست‌ بـه صـورت تـارهای باریکی درآید.این تارهای باریک را به صورت‌ دسته‌ای کوبیده و از آن الیافی تهیه کرده و باهم مـی‌تابیدند.ابـتدا دسـته‌ای تار را تاب می‌دادند، بعد آن را‌ تا‌ کرده و در لای انگشت شست پا قرار می‌دادند و سپس به کمک دو دسـت،دسـته‌ دیگر به سر یک قسمت اضافه می‌کردند و مجددا تاب می‌دادند.دسته دوم به سـر قـسمت‌‌ دیـگر‌ اضافه‌ می‌شد و تاب می‌خورد.این عمل‌ باعث‌ می‌شد‌ که به طول طناب اضافه شـود. انـجام این کار را می‌توانستند توسط دو نفر هم ادامه دهند.اگر طول طناب زیاد‌ بـود‌ و یـا‌ مـی‌خواستند طنابی ضخیم‌تر درست کنند.وسط طناب را‌ به‌ دور چوب محکم و کوتاهی به‌ طول تقریبی 03 سانتیمتر انـداخته تـا بتوانند راحت‌تر طناب را تاب دهند.در این‌ مواقع‌ یک‌‌ طرف طناب را به جـایی مـی‌بستند و طـرف دیگر را تاب‌ می‌دادند.نم دادن طناب در موقع‌ تاب دادن باعث می‌شد که راحت‌تر تاب خورده و طناب در اثـر خـشک‌ بـودن‌ نشکند‌ و قابلیت‌ انعطاف بیشتری داشته باشد.در نخلستان‌ها استفاده از این نمونه‌ طناب‌ها‌ بـسیار مـعمول بود.

طناب‌های ضخیم‌تر و مقاوم‌تر را با پگ Pug میوه درخت خرما می‌ساختند.بعد از‌ خوشه‌چینی‌ بلافاصله‌ پگ‌های میوه‌چینی شده را در حـوض یـا«برکه بند Berka bund »و یا‌ استخر‌ کنار‌ چاه می‌ریختند تا تازه و نرم بماند.بـعد از چـند روز در آب ماندن آنها‌ را‌ به‌ وسیله‌ کوبه‌های چوبی بـه نـام«کـونه Kona می‌کوبیدند.وسایل کوبیدن پگ بسیار ساده بود‌ و عـلاوه‌‌ بـر«کونه»وسیله دیگری به نام«زرکونه Zere Kona »و یا زیرکوبه که اغلب‌ یک‌ تخته‌سنگ‌‌ صـاف بـود و یا یک قسمت از تنه درخـت،مـعمولا درخت گـز و یـا قـطعه‌ای الوار‌.زرکونه‌ را روی زمین می‌گذاشتند به‌طوری که در مـقوع کـوبیدن حرکت نکند.بعد پگ‌های‌ خیس‌ شده‌‌ را از حوض و یا«برکه بند Berka bund »بیرون آورده بـه نـوبت روی ازکونه گذاشته‌ و با‌«کونه» بر روی آن مـی‌کوبیدند.ضربه‌ها به‌گونه‌ای وارد می‌شد کـه تـارهای پگ‌ از‌ قسمت‌ عرضی قطع‌ نـشود و فـقط از قسمت طولی از هم باز شود.کسی که پگ می‌کوبید‌ با‌ مهارت‌ در این کار مـی‌دانست چـطور ضربه وارد کند تا پگ به صـورت‌ الیـاف‌ طـولی درآید.بعد از کـوبیدن،دوبـاره‌ الیاف را در حوض می‌ریختند تـا آب کـافی را به‌ خود‌ جذب کند.وقتی پگ کاملا به صورت‌ رشته‌های طولی درمی‌آمد،آماده دسته‌ کـردن‌ و تـاب دادن بود.برای تاب دادن دسته‌ای‌ از‌ تار‌ را بـرداشته و ابـتدا به کـمک انـگشت شـست‌ پا‌ بند باریکی را می‌ساختند و نـهایتا با دولا کردن و تاب دادن به ضخامت لازم‌ می‌رسیدند‌.این‌گونه طناب‌ها بسیار مقاوم بودند‌.

ها‌: Ha‌ (ه).«هـایه‌ چـا Haye ca »طنابی بود که‌ به‌ همین‌روش سـاخته مـی‌شد و از آن بـرای‌ کـشیدن آب چـاه استفاده می‌کردند.طـول‌ ایـن‌گونه‌ طناب‌ها به 03 متر هم می‌رسید‌.معمولا چاه‌ها در خانه‌های‌ اوز‌ می‌توانست تا 52 گز(هرگز‌ حدود‌ یک متر)،بـیشتر و یـا کـمتر عمق‌ داشته باشد.به این جهت بـاید دول‌ Dol‌ و یـا دلو را بـا طـنابی‌ کـه‌ لااقـل‌ 03 گز بود‌ به‌ وسیله‌ چرخ چاه بیرون‌ می‌کشیدند‌.در چرخ‌های کوچک خانه‌ها دو دول استفاده می‌شد.دلو اول‌ پایین رفته به آب‌ می‌رسید‌ و با غرقاب شد بالا کشیده می‌شد‌ و دلو‌ اول که‌ بالا‌ آمـده‌ بود دول دیگر پایین‌ می‌رفت.ساخت چرخ چاه به‌گونه‌ای بود که به سادگی می‌شد جهت کشیدن‌ را تغییر داد‌.این‌ کار به وسیله محور گردان بالای‌ چرخ‌ چاه‌ انجام‌ می‌شد‌.به این جـهت‌ بـاید‌ طول«هایه چا»ی معمولی در حدود 03 گز باشد.

طناب‌های ضخیمی که برای کشیدن دلوهای بزرگ‌«دول‌ گاوی‌»و یا دلوی که با گاو از چاه‌های‌ مزارع‌ کشیده‌ می‌شد‌ باید‌ به‌ قدری مقاوم می‌بود کـه سـنگینی نزدیک به یک متر مکعب آب را همراه با سنگینی خود طناب آب خورده و وزن دلو را تحمل می‌کرد.این‌گونه‌ چاه‌ها که‌ در مزارع و نخلستان‌ها احداث می‌شد دارای ادوات خاص خود بـود و در ایـن روش‌ از یک دلو بزرگ استفاده مـی‌کردند.لااقـل دو نفر به‌عنوان هدایت کننده گاو و یک نفر به‌ عنوان‌«دول‌گر‌ Dolger »یا دلوگیر باهم کار می‌کردند.وقتی دلو در آب چاه غوطه‌ور بود گاو و هدایت کننده پشت بـه حـوض و یا استخر چاه ایـستاده بـودند و با آغاز کشیدن،هدایت‌ کننده‌،گاو‌ را به گودالی با سطح شیب‌داری با زاویه‌ای تقریبا 03 درجه هدایت می‌کرد.وقتی‌ گاو به ته گودال شیب‌دار می‌رسید دلو بالا آمده‌ بود‌.طناب در تمام ایـن مـدت‌ باید‌ سنگینی‌ دلو آب و وزن دلو را تحمل می‌کرد.ساختمان چاه،گودال شیب‌دار و یا اصطلاحا«گاله‌ Gala »و ادوات دیگر مورد بحث ما نیست.به این‌گونه‌ طناب‌ها‌«هایه گاوی»می‌گفتند.باید‌ توجه‌ داشت که هیچ کدام از سازه‌های طـنابی کـه از قسمت‌های مـختلف نخل ساخته می‌شد، نباید بدون نم کردن و یا به‌طور خشک استفاده کرد چون حتما طناب خشک شـده خرد شده‌‌ و می‌شکست‌.به این جهت قبل از استفاده روی آن آب می‌پاشیدند.از این نـمونه طـناب‌های‌ مـقاوم«پرواند Parvand »هم می‌ساختند که طنابی بود تقریبا به طول 3 تا 4 متر.کسی که‌ می‌خواست‌ از‌ درخت نخل‌ بـالا ‌ ‌بـرود آن را به دور کمر خود و تنه نخل حلقه می‌زد و دو سر آن را می‌بست‌.وجود پرواند باعث مـی‌شد کـه او بـتواند با هردو دست دور‌ تنه‌ خرما‌ کار کند. پرواند نیز سازه‌ای طنابی از جنس پگ بود و قبل از اسـتفاده باید خیس می‌شد.

سازه‌های ‌‌طناب‌ مانند از Pug íÉ بسیار زیاد و متنوع بود و بنا به کـاربرد طناب،اندازه‌‌ طولی‌ و ضـخامت‌ آن سـازه تغییر می‌کرد.مثلا سازه‌های طناب مانندی که برای دسته سبدها و یا زنبیل استفاده‌ می‌شد و یا طناب‌هایی که برای بستن پره‌های چرخ نخ‌ریسی به کار می‌رفت‌ هرکدام‌ ویژگی خاص خود داشت‌ کـه‌ توضیحات مفصل آن در قسمت هر واژه خواهد آمد.

پرواند: Parvand .(پ و).طنابی ضخیم که آن را به دور کمر خود و تنه درخت نخل بسته‌ و به وسیله آن از تنه‌ درخت نخل بالا می‌روند.در قدیم این طناب را از پگ Pug درخت نخل‌ و یـا از جـنس کنف درست می‌کردند که طنابی ضخیم بود و در وسط آن با اضافه کردن‌ مقداری‌ پارچه‌ پهن شده،پت کمر کسی را که از نخل بالا می‌رفت و می‌گرفت این قسمت‌ نیز بعضا حصیری و بافته شده از بـرگ نـخل بود.دو سر طناب پرواند بعد از حلقه‌ به‌ دور کمر شخص و تنه درخت نخل محکم به هم گره زده می‌شد و به صورت حلقه‌ای کامل درمی‌آمد. شخص با فشار دادن قسمت پشتی حلقه طـناب بـه کمر خود و مهار‌ هردو‌ کف پا به تنه‌ درخت نخل می‌توانست خود را در حال بالا رفتن حفظ کند.دو سر طناب به‌گونه‌ای به هم‌ گره زده می‌شد که حلقه طناب بتواند به‌ راحـتی‌ دور‌ تـنه نـخل را بگیرد و هم‌ دور‌ کمر‌ شخص‌ بـاشد و زاویـه‌ای حـدود 54 درجه را بسازد که پا بتواند بالا بیاید.در این حالت حلقه طناب‌ باید امکان حرکت‌ داشته‌ باشد‌.پرواند را قبل از استفاده چند بار بـا‌ دول‌ Dol آب کـاملا خـیس‌ می‌کردند تا در اثر خشک شدن خرد نشود و نـشکند.

سپ: SUp .(س).سازه‌ای به‌ شکل‌ سینی‌ مدور و با کاربرد یک سینی بزرگ و نیز سفره‌ای برای خانواده‌.که از ساقه خوشه درخـت خـرما و یـا پگ Pug ساخته می‌شود.ساقه‌ خوشه درخت خرما می‌توانست طولی برابر‌ بـا‌ 08‌ سانتیمتر تا یک متر داشته باشد.برای‌ ساختن سپ قسمت‌های خوشه‌ را‌ جدا می‌کردند.قسمت به جا مانده وقـتی تـازه و نـرم‌تر بود به صورت ورقه‌های بلند و نازک به‌ ابعاد‌ تقریبی‌ 08 سانتیمتر بـلندی،5 سـانتیمتر پهنا و 5 میلیمتر ضخامت درمی‌آوردند.این‌باریکه‌ها را به صورت‌ حصیر‌ بافته‌ و نهایتا آن را به‌ صورت دایره درآورده قسمت‌های اضافه را مـی‌بریدند.بـرای آنـها لبه‌ای‌ در‌ حدود‌ 6 سانتیمتر گذاشته و به‌عنوان سینی و نیز برای پاک کردن غلات و حبوبات از کـاه و کـلوخ‌های کـوچک‌‌ استفاده‌ می‌کردند.سپ به‌عنوان سینی در کنار محل پخت نان و نیز ببرای نگه‌داری نان‌‌ مـخصوصا‌ نـان‌های‌ خـشک«دار تشه Dar tas?a »استفاده می‌کردند.در قدیم سپ به‌عنوان‌ سفره نیز در‌ خانواده‌ استفاده می‌شد.جای سپ در آشـپزخانه یـا«گرمادو Garmado »بود که‌ معمولا به‌ وسیله‌ بندی‌ که داشت به«مخ Mex »یا گـل مـیخ چـوبی آویزان می‌شد.

کپر: Kapar‌ .(ک).چیر‌،خانه،کلبه،سایبانی ساخته‌شده از شاخه‌های بریده از نخل و یا از خـاشاک‌ و نـی‌.

کرفه‌: Karfa (ک ف).سازه‌ای مانند زنبه برای حمل مصالح ساختمانی.این سازه را از دو چوب نسبتا‌ ضـخیم‌ و بـلند‌ و تـعدادی چوب شاخه درخت خرما می‌ساختند.برای ساخت‌ کرفه دو چوب بلند‌ و ضخیم‌ معمولا از درخت گز-شـاه گـز،به طول تقریبی 051 تا 071 سانتیمتر و به ضخامت تقریبی‌ 6 سانتیمتر‌ انتخاب می‌کردند و آنـها را بـه فـاصله تقریبی 08 سانتیمتر و به‌طور موازی در‌ کنار‌ هم قرار می‌دادند.سپس روی آنها را‌ با‌ چوب‌های‌ راست‌ شاخه درخـت نـخل و یـا گرد نخل‌ پوشانده‌ و به وسیله بندهایی تابیده شده از موی بز دو طرف گـرد را بـه‌ دو‌ چوب موازی می‌بستند.کرفه وسیله‌ای‌ مناسب‌ برای حمل‌ مصالح‌ بود‌. چنان‌که می‌خواستند گل را حمل کنند‌ ابـتدا‌ مـقداری خاک یا کاه و یا کود نرم روی کرفه ریخته‌ و سپس گل‌ را‌ روی آن می‌ریختند تـا گـل‌ها به‌ چوب‌های کف نچسبد.چوب‌ درخت‌ نـخل بـا جـذب آب مقاوم‌تر‌ شده‌ و حالت شکنندگی چوب‌های خشک را نـدارد.

تپ: Tap .(ت).سبدی بزرگ و گود‌ بافته‌ شده از شاخه‌های بادام وحشی‌(اخور‌)که‌ برای‌ حـمل خـرما‌،خارک‌ و یا…به کار مـی‌رفتو‌ دو‌ عـدد تپ را بـر پشـت خـر مثل خورجین‌ می‌گذاشتند و از آن برای حمل بـار‌ اسـتفاده‌ می‌کردند.روی تپ را ابتدا با‌ حصیری‌ بافته شده‌ از‌ پش‌ pes? درخت نخل می‌پوشاندند‌ و سـپس بـا طناب‌های ساخته‌شده از الیاف پگ Pug و یا پش‌ نـخل سر تپ را می‌بستند‌ تـا‌ مـحتویات درون آن در موقع حمل‌ به‌ بیرون‌ نـریزد‌.

موانه: Moena‌ .(م ا ن).تنه‌ درخت خرما معمولا از روی زمین تا قسمت جوانه‌های‌ درخت نخل،بستگی بـه مـیزان آبی که‌ گیاه‌ دریافت‌ کـرده بـاشد و نـیز سن درخت مـی‌توانست‌ قـطر‌ تنه‌ آن‌ 05‌ سانتیمتر‌ و یـا‌ بـیشتر باشد.به‌طور معمول و متداول در اوز این قطر برای یک‌ تنه نهایتا تا 08 سانتیمتر هم مـی‌رسد.تـنه درخت خرما به‌عنوان چوب قابل اسـتفاده در نـجاری‌ به کـار نـمی‌رود.بـافت غیر فشرده آن به‌گونه‌ای اسـت که حالت چوبی فشرده را ندارد.با این وصف از تنه درخت خرما برای تیر زیر سـقف اسـتفاده می‌کردند.بیشترین استفاده‌ از‌ تنه‌ درخت خـرما در چـاه‌های گـاوی بـود کـه چرخ چاه یـا چـرخک گاوی را روی آن می‌گذاشتند.در چاه‌های بزرگ سابقا دو دیواره قطور می‌ساختند و سقف آن را هم‌ می‌گرفتند‌.سقف این دو دیواره به وسـیله تـنه درخـت خرما گرفته می‌شد و نیز چون طول دو دیـوار بـعضا بـلند بـود در مـیانه آن نـیز‌ تنه‌ درخت خرما می‌گذاشتند تا دو‌ دیواره‌ را به هم ارتباط دهد.

چاه برجی«چی یه برجی Caye burji »نیز ساختمانی نظیر چاه‌های معمولی داشت و در بالای سقف چاه اتاقی به‌ صـورت‌ برج ساخته می‌شد.در‌ این‌گونه‌ سازه‌ها،دیواره‌های چاه‌ بسیار قطور بود به‌گونه‌ای که می‌توانست سنگینی برج را بر روی سقف تحمل کند.سقف‌ این‌گونه چاه‌ها نیز ابتدا با تنها درخت خرما گرفته مـی‌شد و سـپس بر‌ روی‌ آن برج ساخته‌ می‌شد.

گپوک بونه: Gapok bona .(گ پ ب ن).گپوک نوعی نان تنوری است که در تنور خانگی‌ پخته می‌شود و گپوک بونه،بالشتک نان پختن است.وسیله‌ای که روی‌ آن‌ چـانه خـمیر‌ را پهن‌ کرده و به تنور می‌زنند.قسمت اصلی تشکیل‌دهنده بالشتک نان را از پریخ Perix یعنی‌ پوشال‌ درخت نخل می‌سازند.این پوشال در دور تووت‌ها یعنی انتهای شاخه‌ درخـت‌ نـخل‌‌ در محل اتصال به تنه درخـت قـرار دارد.پریخ Perix را که مجموعه‌ای درهم تنیده از تارهای‌‌ ‌‌باریک‌ به قطر یک یا دو میلیمتر است بعد از جمع‌آوری به صورت توده‌ای‌ درمی‌آوردند‌ و دور‌ آن را پارچه کشیده و به صورت بـالشتک مـی‌سازند.از پریخ برای ساختن پالان الاغ نـیز‌ اسـتفاده می‌کنند.

بازی و تفنن

اسپوکه: Aspoke .(ا پ ک).اسپک،اسب کوچک،وسیله‌ای برای‌ بازی کودکان.یک‌ شاخه‌ خشک‌ شده درخت نخل،شامل برگ،گرد Gurd و تووت Tovat (قسمت پهن انتهای‌ شاخه نخل که به درخـت وصـل و به شکل زین است)را گرفته،برگ‌ها و خارها را از شاخه‌ جدا می‌کردند‌ و قسمت ته شاخه،تووت و قسمتی از چوب شاخه گرد را به جا گذاشته و به‌ کودکان می‌دادند.کودکان بر آن سوار شده و بازی مـی‌کردند.ایـن وسیله را آسـپوکه یا اسب‌ کوچک می‌نامیدند‌.

استوک کاله. Astok Kuala .(ا ت ک ک ل).نام یک بازی با هسته خرماست.در زبان اوزی‌ استوک بـه معنی هسته خرما و واژه کاله به معنی چاله است.واژه هسته در زبان پهـلوی‌ بـه‌‌ صـورت Astak ù Astag آمده.در این بازی چاله‌های کوچکی معمولا 6 یا 8 چاله به قطر تقریبی 7 سانتیمتر و عمق 3 تا 4 سانتیمتر در دو ردیف کـنده ‌ ‌مـی‌شود.دو،سه و یا چهار نفر‌ بازیکن‌ هرکدام تعدادی هسته در کف دست خود گذاشته،بـازیکن اول هـسته‌های کـف‌ یکی‌یکی درون چاله‌ها می‌گذارد تا هسته‌هایش تمام شود.نفرات دیگر نیز به همین طریق‌ هسته‌هایشان را درونـ‌ چاله‌ها‌ می‌گذارند‌.به نحوی که همه بازیکنان‌ تمام‌ هسته‌های‌ کف‌ دست خود را در چـاله‌ها تقسیم کرده باشند.بـعد بـازیکن اول کلا هسته‌های چاله آخری را خالی کرده و در هر‌ چاله‌ یک‌ هسته می‌گذارد تا هسته‌هایش تمام شود.بعد نوبت‌ به‌ نفر دوم‌ می‌رسد که چاله آخر بازیکن اول را خالی کرده و هسته‌های چاله آخر نـفر قبل را خالی کرده‌ و دوباره‌ یکی‌یکی‌ درون هر چاله یک هسته می‌گذارد تا هسته‌هایش تمام شود‌ و بازیکن‌ بعدی…و بازی به همین شکل ادامه پیدا می‌کند تا جایی که یکی از بازیکن‌ها آخرین‌ هسته‌اش را‌ در‌ چـاله‌اش‌ بـگذارد و بخواهد چاله بعدی را خالی کند اما در آن چاله‌ هسته‌ای‌‌ نباشد که بردارد و در اصل به چالی خالی برسد به آن صورت بازنده شده و بازی بین‌ افراد‌ باقیمانده‌ ادامه می‌یابد تا آخرین نفر بـاقیمانده بـرنده اعلام می‌شود.

کوسره‌: *******ara‌ .(ک س ر).سازه‌ای‌ کوچک و کم‌حجم و معمولا تفننی که به اشکال‌ مختلف از برگ نخل بافته می‌شد و در‌ آن‌ رطب‌ و یا خرمای تازه ریخته و به کودکان هدیه‌ می‌دادند.انواعی از کـوسره‌ها کـاملا هنری بافته‌ می‌شد‌.این نوع معمولا به شکل حیوانات‌ مثل اسب و یا اسپه Aspe و شتر و یا‌ اشتره‌ Us‌?ture و یا پرنده ساخته می‌شد و داخل آنها توخالی بود که درون‌شان را خرما می‌ریختند‌.ایـن‌ سـازه‌ها بـعضا به قدری مورد توجه کـودکان‌ بـود کـه حاضر نبودند خرمای درون‌ آن‌ را‌ بخورند و آن را نگه می‌داشتند.همچنین سبدهایی با حجم‌های مکعب مستطیل شبیه به کیسه سیمان‌ نیز‌ درست مـی‌کردند و ایـن‌گونه سـبدها را به‌ عربی قوصره می‌نامند،احتمالا واژه کوسره‌ از‌ همان‌ قـوصره گـرفته شده که حرف«ق»در آن به‌ «ک»تبدیل شده.اما در زبان اوزی کوسره‌ سازه‌ای‌ کاملا‌ تفننی و هنری است.نوع کیسه‌ای آن‌ بسیار ظـریف اسـت کـه هرکدام با‌ تعداد‌ کمی برگ نخل بافته می‌شود.مثلا در نـوعی کیسه‌ مانند از 7 برگ نخل در بافت آن‌ استفاده‌ می‌شود.

کهپ کهپه: Kahp Kahpe .(ک پ ک پ).از قسمت صاف و قابل استفاده‌ پگ‌ Pug برای‌ کـودکان وسـیله‌ای بـه نام کهپ‌ کهپه‌ درست‌ می‌کردند.این وسیله بازی که به‌عنوان اسـباب‌ بـازی‌‌ صدادار استفاده و مطابق شکل ساخته می‌شد.

ضرب المثل‌ها

یک اورمئی Yak‌ urmaei‌ (یک خرما،یک دانه خـرما‌،واحـدی‌ بـرای شمارش‌ خرما‌). اورمئی‌ Urmaei (خرمایی،واحدی برای یک دانه‌ خرما‌،یک دانه خـرما).

خـداوندا دو تـا اورما موستای،گپ سرخ دت ملا‌ موستای‌‌ Xudavanda do ta urma mavestay;Gupe‌ surxe dute mulla mavestay‌ (خداوندا‌ دو تا خرما می‌خواهم،لپ‌ سرخ‌ دختر ملا را مـی‌خواهم).

یـک گـلوپ دو،یک اورم‌یی Yakgulop dow;Yak urmayi‌ (نوشیدن‌ یک قلپ از دوغ و بعد‌ از‌ آن‌ خوردن یک خرما‌ و تکرار‌ این عمل،یـک گـلپ‌ دو‌ یعنی یک دهان پر از دوغ،خرما همراه با دوغ،چون دوغ رقیق است‌ و نمی‌توان‌ آن را مثل کشک و مـاست و دوغـ‌ کـیسه‌ انداخته،به‌‌ سر‌ خرما‌ گذاشت و خورد،پس باید‌ هریک قلوپ دوغ را همراه با یک خرما بـخورند).

کـله‌ی اورما دهن باتو Kalaye urma‌ dahane‌ batoo (کله خرما به دهان پدرت‌،در‌ ظاهر‌ جمله‌ ناخوشایندی‌ است کـه بـا‌ لحـن‌ تصنعی و در ظاهر تندی به کودکان و در مقام تنبیه آنان‌ گفته می‌شود.اما این جمله مفهوم‌ نـاخوشایند‌ نـدارد‌ و به معنی این‌که یک کله خرما که‌ واحد‌ یک‌ حبه‌ و یا‌ یـک‌ دانـه مـیوه خرماست توی دهن پدرت).

اورما چنگ گاگولک افتد Urma cange gagoak oftade (خرما به چنگ کولی افتاده، کنایه از این‌که کـسی کـه لیـاقت چیزی را‌ ندارد و به آن برسد،کنایه از آدم تازه به دوران رسیده).

شوخپ کو S?o xap ko (آن را خپ کـن.نـهال‌های کوچک درخت نخل بعد از کندن از اطراف درخت مادر‌،یا‌ درخت اصلی نخل ممکن است دوباره کـاشته و بـه درخت جدیدی‌ تبدیل شود و اگر نخواهند آن را بکارند،قسمت‌های تشکیل‌دهنده تنه و سرشاخه‌های آن از هـم جـدا کرده و پنیرک آن را‌ خارج‌ می‌کنند.این کار را خـپ کـردن نـهال نخل گویند).

شوخپ شن S?o xap S?un (اصطلاحی است امـر بـه کشیدن خته یا جوانه نخل و درآوردن‌‌ پنیرک‌ درخت نخل است و نیز کنایه‌ از‌ پوزه کـسی را بـه خاک مالیدن،او را خوار کردن).

از خـار نـیاشره Oz xar neya zate (از خار شـیره نـیاید،در مـوردی گفته‌ می‌شود‌ که از کسی‌ یا‌ شـخصی‌ مـنفعتی به کسی نمی‌رسد و یا نباید از او چنین انتظاری را داشت.مثل این است‌ کـه از خـار انتظار شیره گرفتن داشته باشیم).

سـنگ شوشاخنی زته Sang s?o s?axuni zate (سنگ‌ بـه‌ درخـت خرمای شاهانی زده،کنایه‌ از این‌که در زنـدگی شـانس آورده است و یا به هدف زده).

سپ سور و سفره‌ی ماتم Supe sor o sufraye matum (سپ شوز و سفره ماتم.کـنایه از‌ اجـاق‌ کور بودن‌ زوجی که بـچه نـدارند و در سـکوت و تنهایی دور سفره مـی‌نشینند).

سـپ هیال Supe hayal (نامی است کـه‌ در زبـان اوزی به خوشه فکه و یا کاسه یتیمان و یا اکلیل‌ شمالی‌ نیز‌ گویند.دایره‌ای از هفت سـتاره اسـت،یکی از زیباترین خوشه‌های باز ستاره‌هاست.بـه نـام‌های تاج،نـعل اسـب‌،‌‌فـکه‌،کاسه یتیمان،طبق عـیالواران و…ستاره آلفای‌ آن«نیر الفکه»است با قدر 3/2.اغلب‌ ستاره‌های‌ این‌ مجموعه دوگانه هستند)در باور مـردم‌ اوز کـنایه از نشستن افراد خانواده متشکل از هفت‌ نـفر،شـامل پدر و مـادر و پنـج فـرزند که دور سفره حـصیری و یـا سپ نشسته‌اند‌.

باورها

-درخت خرما و یا‌ نخلی‌ که ثمر نمی‌دهد را برای آن‌که به ثمر بنشیند،بـاید زنـی بـاردار چوبی برداشته و در حال چرخیدن به دور نخل آن را بـا چـوب بـزند و بـخواند کـه مـو بر مو هه‌، تو بر بکو Mo bar mo ha tuo bar beko یعنی من باردارم تو بر بده یا تو بر بکن.

-خیر برای مرده در شب جمعه ثواب دارد.در اوز برای‌ مردگان‌ خرما خیر مـی‌کنند. -کسانی که محصول خرمای خود را وقف مسجدی کرده‌اند،بعد از مرگ فرد خیر، بازماندگان باید همان محصول خرما را به مسجدی که وقف آن شده ببرند‌.

-درخت‌ نخل اگر بار ندهد چند نـفر بـا اره و تیشه به‌طور نمایشی وانمود می‌کنند که‌ می‌خواهند درخت را از ریشه درآورند و یا آن را قطع کنند.بعد یک نفر ضامن‌ می‌شود‌ که تا سال آینده صبر کنید اگر ثمر نداد آن را قطع کـنید.

-پشـت هسته خرما قل هو الله نوشته پس نباید آن را زیر پا انداخت.محل این‌ نوشته‌ را‌ وسط هسته خرما و روی گیاهک‌ دانه‌ آن‌ می‌دانند.

نباید هسته خرما را بعد از خـوردن خـرما از دهان به بیرون تفک کـرد بـلکه باید آن را با دست‌ از‌ دهان‌ درآورده و در گوشه‌ای گذاشت.کسی که هسته خرما‌ را‌ به بیرون تف کند درخت نخل در سال آینده ثمر نخواهد داد.

-وقتی مهمان به جـایی مـی‌رود و زیاد می‌ماند‌ صاحبخانه‌ جـارویی‌ را کـه با برگ نخل‌ ساخته‌شده در هاون«جوغن Joyan‌ »می‌گذارد تا مهمان زودتر برود.

-درخت نخل مثل آدم است.در موقع قطع کردن مثل افتادن آدم فریاد‌«آرشت‌ Ares‌?t » می‌زند.

-با جاروی ساخته‌شده از برگ نخل نباید کـسی را کـتک‌ زد‌،بخصوص بچه را نباید با جارو کتک زد وگرنه بچه وقتی بزرگ شود دزد می‌شود.

-در‌ باغچه‌ حیاط‌ خانه‌های اوز حداقل یک درخت نخل کاشته شده است.وقتی در شب‌‌ عروسی‌،عروس‌ را به خانه داماد مـی‌برند عـروس از داخل شـدن به خانه خودداری می‌کند و داماد‌ باید‌ هدیه‌ای‌ به‌عنوان پا گذاشتن(پانسو Paneso )عروس به خانه به او بدهد که مـعمولا این‌ هدیه‌ مالکیت بر نخل کاشته شده در حیاط است.در مواردی بـه طـنز نـیز‌ گفته‌ می‌شد‌ که‌ داماد برای(پانسو)،(محه دمه دره Muhe dume dura )به عروس داده،یعنی‌ نخل‌ دم راه آبه‌ را به عروس داده،در قدیم جـایی ‌ ‌را بـرای حوضخانه‌ از‌ حوضخانه‌ پایین‌تر بود.وقتی‌ می‌خواستند آب حوض را خالی کنند راه آبه آن را باز می‌کردند‌ و آبـ‌ بـه بـاغچه وسط حیاط خالی می‌شد که معمولا در این باغچه یک‌ و یا‌ چند‌ نخل کاشته بودند.

-در مـواردی برای رفع دندان درد توسط کسانی نوشته‌هایی روی کاغذ نوشته‌ و با‌ شش‌‌ میخ کوچک و مـیخ ریزه آن را به تووت مـی‌چسباندند تـا دندان دردشان‌ تسکین‌ یابد.

https://ariyahefaz.com

انواع حفاظ پنجره ارزان در تهران

قیمت حفاظ آهنی پنجره

حفاظ سازی ساختمان در تهران

تولید کننده حفاظ درب اکاردونی

پشتیبانی سایت های حفاظ ساختمان

تولید کننده انواع حفاظ روی دیوار

نرده حفاظ بالکن و تراس

آشنایی با انواع حفاظ پنجره

درب و پنجره دوجداره آلومینیومی

فروش انواع نرده حفاظ آهنی تهران

فروشگاه محصولات ساختمانی

ساخت پنجره دوجداره آلومینیومی در تهران

بانک مشاغل آدینه سازان

تولیدی نرده حفاظ شاخ گوزنی در تهران

حفاظ بالکن در طرح های زیبا

حکایت

شغال‌ها خرما،رطب و خارک(مراحل میوه‌های درخت خرما تا رسیده شود)را خیلی‌ دوست‌ دارند‌.آنها وقتی گرسنه هستند،نزدیک غروب و دم‌دمه‌های صبح به نخلستان‌ها می‌روند کـه‌ خرما‌ بخورند.شغال گرسنه وقتی میوه‌ای از درخت‌ خرما‌ به‌ زمین می‌افتد می‌گوید:

تلپ تلپ جون دلم‌،کو‌ افتدش تت را جورم‌ Tulup tulup jone delum ko oftades? tat vajorum (افتادن‌ خرما‌ از درخت صدای تلپ می‌دهد‌ و شغال‌ این صدا‌ برایش‌ دلنـشین‌ اسـت و می‌گوید تلپ‌تلپ جان دلم کجا‌ افتادی‌ تا تو را پیدا کنم).

وقتی شغال از خوردن خرما سیر می‌شود‌ زیر‌ درخت نخل می‌خوابد و با افتادن هر‌ خرما از درخت از‌ جا‌ می‌پرد و می‌خواند: تلپ تلپ درد‌ بـد‌،انـدا افته زهرم ابه‌ Tulup tulup dared bared bada;enda aftd zathram aba‌ (صدای‌ ناخوشایند افتادن خرما بعد از‌ سیر‌ شدن‌ شغال او را‌ ناراحت‌ کرده و فحش‌ می‌دهد که‌ مرض‌ بگیری طوری می‌افتد که زهره مرا می‌برد).

خرمای برحی

۶۶۷ بازديد

خرما برحی (Barhi)  برح به معنای امر شدیدو شگفت‌‌آور است و برحی به باد گرم شدید می‌گویند. خرمای برحی هم در اوج گرمای شدید می‌پزد و هم طعمش به طرز شدیدی شگفت‌آور است .ریشه و منشأ خرمای نرم برحی از عراق می باشد که به سایر نقاط خرماخیز برده شده است.همچنین در خوزستان ,قصر شیرین، سومار، دهلران، بندر لنگه، براز جان نیز به وفور کشت می شودویکی از ارقام بسیار مهم استان خوزستان می باشد.

ویژگی های خرمای برحی:رنگ خارک ان زرد، رطب آن کهربائی و در مرحله خرما از کهربایی تا قهوه ای متمایل به قرمزرنگ است. برحی تقریباً کروی، به وزن متوسط ۸ گرم با بافت نرم، و ضخامت پوست در آن ضخیم است. هسته آن تقریباً کروی، رنگ آن خاکستری روشن، میزان چسبندگی هسته به میوه متوسط است.رسیدن خارک در اواخر مرداد، ولی برداشت میوه کاملاً رسیده در اواخر شهریور ماه صورت می گیرد. میزان چسبندگی کلاهک به میوه کم است.

مزایای خرمای برحی:خرمای برحی از مرحله خارک در زمانی که اکثر ارقام مزه گس دارد،قابل خوردن است. از نظر مرغوبیت و شیرینی و تازه خوری خرما، بسیار خوشمزه و لذیذ است .خرمای برحی خوشمزه‌ترین خرماست و در خوزستان و بوشهر بسیار پرطرفدار است. و این دلدادگی به برحی به خوزستان و بوشهر محدود نمی‌شود و برحی از محبوب‌‌ترین ارقم‌های خرما در کشورهای منطقه است..خرمای برحی چندان درشت نیست و گرد است.   بافت نرمی دارد و میزان آب آن اندکی از خرماهای نیمه‌خشک بیشتر است. برحی یکی از بهترین خرماها برای خرما ارده است.این رقم خرما، دیررس است ونسبت به رطوبت مقاومتی ندارد.
ادکلن عمده ای

تـقاضای‌ خرمای ایران در ژاپن روبه‌ افزایش است

۶۵۳ بازديد

پاکستان 48 درصد خرمای وارداتی ژاپن‌ را‌ تأمین‌ کند

ایـران تـنها 2/11 درصـد ارزش خرمای وارداتی ژاپن را در اختیار دارد

خرمای میوه‌ای است که مردم ژاپن اکثرا با آن آشنایی کافی نـدارند و کمابیش‌ طی‌ بیست سال گذشته‌ به‌ کشور مزبور وارد شده است.دیگر کشورهای بـیگانه از خرما برای تهیه سـس و چـاشنی غذا بهره‌ می‌برند.لذا بدوا در ژاپن نیز به عنوان‌ یکی از اجزاء ترکیبی برای تهیه سس‌ و مواد شیرینی وارد شده است.

نظر به اینکه ژاپنی‌ها شناخت کافی از خرما ندارند فرآیند پردازش آن برای‌ عرضه به بازار مـشکل است لذا در بدو امر واردکنندگان و فرآیندگران این میوه‌ با‌ مسائلی روبرو بودند.

هم اکنون مقدار خرمای وارداتی به ژاپن‌ برای مصرف عمومی تقریبا ناچیز است. بازار خرما بطور تقریب منحصر به‌ بـوره(خـمیر)و عصاره تغلیظی(شهد)بوده‌ که توسط‌ واردکنندگان‌ و فرآیندگران برای‌ دادوستدهای عمده بازرگانی تهیه‌ می‌شود.

حجم بازار ورود واردات خرما

اطلاعات و داده‌های آماری که توسط وزارت اقتصاد ژاپن در مورد خرمای‌ وارداتی به بازار این کشور تـهیه گـردیده‌‌ شامل‌ هر دو خرمای تازه و خشک به‌ صورت جمع است.از طریق مصاحبه‌ها و روشهای دیگر می‌توان نتیجه گرفت که‌ عمدتا خرمای خشک است ک وارد کشور می‌شود.

نگاهی بر آمار مجموع‌ خرمای‌ تـازه‌ و خـشک برای سال 1993 نشانگر‌ آن‌ است‌‌ که حدودا 750 تن خرما وارد کشور شده‌ که نسبت به سال پیش از آن معادل 1/24 درصد افزایش و از نظر‌ ارزش‌ با‌ 3/34 درصد افزایش به سطح 3/64 میلیون ین‌‌ رسـیده‌ اسـت.

مـقادیر مذکور در مقایسه با کل وارداتـ‌ خـشکبار هـنوز از لحاظ کمیت ارزش هر دو در حد بسیار‌ کم‌ است‌.

از نظر حجم و به تفکیک کشورهای‌ صادرکننده خرما،پاکستان بیش‌ از 70 درصد کل واردات خرما ژاپن را در اختیار داشـت.ایـران بـه عنوان صادرکننده عمده‌ بعدی 80‌ تن‌ خرما‌ را به ایـن کـشور عرضه‌ کرد که افزایش سال به سال‌ آن‌ برابر با 5/425 درصد و نسبت آن 6/10 درصد کل‌ واردات خرما به ژاپن محسوب می‌شد.

صادرات خرما از‌ پاکـستان‌ بـر حسب اثر برابر با 0/38 درصد کل واردات و از ایالات‌ متحده‌ برابر‌ بـا‌ 3/35 درصد کل واردات‌ محسوب می‌گردد.لذا واردات از این دو کشور بیش از‌ 80‌ درصد‌ ارزش کار خرمای‌ وارداتی بوده است.برمبنای حجم،سهم‌ آمـریکا از 7 درصـد تـجاوز نمی‌کرد‌.اما‌ ارزش خرمای صادراتی آن تقریبا هشت‌ برابر قیمت خرمای صادرکننده اصـلی‌ یـعنی پاکستان‌ بود‌.واردات‌ خرمای ایران‌ برابر با 2/11 درصد کل ارزش خرمای‌ وارداتی محسوب می‌شد.

نگاهی بر‌ واردات طـی پنـج سال گذشته‌ نمایانگر آن است که در سال 1989 معادل‌ 146‌ تن‌ خرما‌ واردات گردید که مـتعاقبا طـی‌ دو سـال بعد واردات آن سیر نزولی پیمود. اما در‌ سال‌ 1992 حجم واردات خرما صعود کرد که تا سال 1993 ادامـه داشـت‌.

طـی‌ دوره‌ پنج ساله واردات خرما برابر 2/415 درصد از لحاظ حجم و 65/21 درصد بر حسب‌ ارزش‌ آن‌ افـزایش یـافته‌ است.

تا سال 1989 بیشتر خرمای وارداتی به‌ ژاپن از‌ عراق‌ بود.با آغاز جنگ خـلیج‌ فـارس واردات از عـراق در سال 1990 متوقف گردید.از آن‌ زمان‌ واردات از کشورهای دیگر رشد نمود.ولی حجم‌ واردات از کشورهای صادرکننده‌ مشمول‌‌ نـوسانات زیـادی است بنابراین وضع موجود را‌ مشکل‌ بتوان‌ با ثبات تلقی کرد.

پس از وارد‌ کردن‌ مقدار کـمی خـرما از ایـران در سال 1989،هیچگونه خرمایی به‌ مدت دو‌ سال‌ از ایران توسط ژاپن وارد‌ نشد‌.در سال‌ 1992‌ واردات‌ مجددا از سرگرفته شد و رشـد فـوق‌العاده‌ آن‌ در سال‌ 1993 صورت گرفت.

روند مصرف خرما در ژاپن

درباره حجم مصرف خرما در‌ ژاپن‌ آمـار مـشخصی وجـود ندارد.بیشتر مصرف‌ خرما برای مواد بازرگانی‌ است‌ و تنها معدودی‌ خرما بدون اعمال‌ فرآیند‌ بـیشتر بـه مـصرف‌ کننده عمومی عرضه می‌شود.

در سطح تجاری خرما را به‌ عنوان‌ یکی‌ از اجزاء خـوراکی و یـا‌ ماده‌ شیرین‌ کن در تهیه‌ سس‌ها‌ و یا سوجو که مشروبی‌ ژاپنی‌ است و همچنین به صورت جزء خـوراکی یـا چاشنی در فرآورده‌های‌ دیگر مورد استفاده قرار‌ می‌دهند‌.

استعمال خرما به عنوان جـزء خـوراکی‌ در‌ سس‌ها در‌ درجه‌ نخست‌ به صورت جزء خـوراکی‌ یـا شـیرین‌کن برای تهیه‌ سس‌های تغلیظ شده است.در تـهیه سـس‌ اوکونومیاکی(پیتزای ژاپنی)و سس‌‌ یاکی‌سوبا‌(رشته‌های سرخ شده در روغن‌ داغ‌)از‌ خرما‌ بخصوص‌ بـه‌ عـنوان شیرین سـس اوکـونومیاکی تـوسط یکی از تولیدکنندگان در هیروشیما تهیه می‌شود بـویژه شـهرت‌ بسزایی‌ دارد‌ و یکی از اجزاء خوراکی آن خرما است‌.محصول‌ این‌‌ شرکت‌ در‌ سال‌ 1965 به بـازار عـرضه شد.

به عنوان اولین فرآورده از نـوع خود که وارد بازار گـردیده در حـال حاضر میزان فروش‌ سالانه آن بـالغ بـر 10 میلیون‌ ین و دربرگیرنده 50 درصد تمامی تقاضای‌ بازار برای سس اوکونومیاکی است.

زمانی کـه واردات خـرما از عراق به علت‌ جنگ و خـلیج فـارس مـتوقف‌ گردید.رسانه‌های گـروهی ژاپن ایـن مطلب‌ را‌ عنوان‌ کردند کـه آیـا طعم اوکونومیاکی با قطع واردات خرمای مذبور تغییر خواهد کرد.

موقع افزایش قیمت شکر،از خـرما بـه‌ عنوان ماد شیرین کن در سس اسـتفاده‌ مـی‌شود.در‌ حال‌ حـاضر کـه قـیمت شکر پایین است مـزیت استفاده از خرما به جای‌ شکر نیز کم است چون خرما کمتر شیرین‌ است و لذا فروش‌ آن نـیز سیر نزولی دارد.
عطر اورجینال

اجرای نقاشی ساختمان در اصفهان

۶۷۲ بازديد

 

اجرای کار  نقاشی ساختمان در اصفهان در کمترین زمان ممکن با اکیپ آماده به کار حرفه ای و خوش اخلاق نقاش ساختمان در اصفهان ، کیفیت عالی با قیمت مناسب توافقی در اسرع وقت،نقاشی ساختمان ارزان و فوری در اصفهان با بازدید و مشاوره رایگان و نظافت محل بعد از تمام شدن کار

با یک بار امتحان مشتری دائمی ما خواهید شد 09140434905

نقاشی ساختمان در اصفهان با رنگهای روغنی پلاستیک اکرولیک و غیره با بهترین رنگهای موجود در بازار با قیمت صدرصد مناسب و کیفیت عالی

فروش عمده انواع ادکلن بدون جعبه در اصفهان، ادکلن بدون جعبه ارزان ادکلن کرید اونتوس، فروش عطر و ادکلن تستر عطر کلاسیک

امیر دانش زاده: استاد دانشگاه، مشاور تحصیلی،بنیانگذار برنامه ریزی الگوریتمی برای کنکوری ها در ایران،نویسنده ،فارغ التحصیل تحصیلات تکمیلی با معدل ممتاز از دانشگاه تهران و مدرس زبان انگلیسی

باربری اثاثیه منزل غرب تهران باربری غرب تهران پونک باربری پونک بسته بندی و حمل اثاثیه منزل تهران، باربری غرب تهران با مجوز رسمی از اتحادیه، بهترین قیمت حمل کالا در باربری پونک، چیتگر و سایر محله های منطقه غرب

درب و پنجره دوجداره آلومینیومی پنجره دوجداره کشویی,پنجره دوجداره محوری ,پنجره دوجداره لولایی, پنجره لولایی دوجهت باز شو, درب اختصاصی داخل و بیرون باز شو

دوره های آموزش حسابداری در تهران دوره های حسابداری سازمان مدیریت صنعتی دوره های آموزشی حسابداری مالیاتی سرفصل های آموزش حسابداری آنلاین دوره حسابداری اصفهان حسابداران خبره اموزش حسابداری و معرفی به کار آموزش حسابداری غیر حضوری در میدان انقلاب کلاس آموزش استانداردهای حسابداری

فروش بک لینک تضمینی با کیفیت قوی برای افزایش رتبه وب سایت مناسب برای سئو کار های حرفه ای ، افزایش سریع رتبه وب سایت

خریدار ضایعات موبایل

۶۵۵ بازديد
خریدار ضایعات موبایل

خریدار کلیه ضایعات کامپیوتر و خریدار ضایعات موبایل به قیمت روز
کیس و مانیتور فرسوده و قدیمی
ضایعات مادربرد..رم..سی پی یو..هارد..پاور…سی دی رام…گرافیک..
خریدار برد موبایل و گوشی های اسقاطی
برد های مخابراتی و الکترونیکی
نوار کیبورد و عکس های رادیولوژی

خریدار ضایعات ماشین های اداری ..پرینتر..دستگاه کپی ..فکس..موس ..
کیبورد و…
خریدار ضایعات شرکتها و مدارس و ارگانهای دولتی

توجه داشته باشید ما جنسی رو به عنوان سالمی و مصرفی نمیخریم و به حال ما فرقی نمیکنه
همچنین ضایعات مس و مفرق و استیل و اهن و…به قیمت روز خریداری میشود
نقد و تسویه در محل

خریدار ضایعات

قیمت ضایعات

ضایعات آهن

خرید انواع  ضایعات الکترونیکی در بوشهر،مشهد،تهران،کیش،شیراز و اصفهان:ضایعات کامپیوتر و ضایعات موبایل، ضایعات برد موبایل، فیلم رادیولوژی ضایعاتی،کنتاکور تابلو برق و خدمات بازیافت طلا و نقره و ارائه خدمات قالکاری

***** برای اطلاع از لیست بروز قیمت های ضایعات الکترونیکی و سایر خدمات به سایت سپاهان ضایعات مراجعه نمایید .

آدرس انبار مرکزی: اصفهان، خیابان امام خمینی، خیابان امام رضا ،خیابان امام جواد، بلوار میردامادی، کوچه ۸۰‌

مسائلی:   ۰۹۱۳۵۲۷۷۲۷۳